اصولا خیال می کنم آدم ها هر چه در زندگی شخصی شان افرادی کم هدف تر (یا بی هدف) باشند، و یا با توانایی های کمتری باشند که مجبور باشند هر روز برای اش تمرین کنند و وقت بگذارند، بی کارتر از آب در می آیند. در نتیجه؛ هرچه زندگی شان تک بعدی تر و روی یک روال خطی، سال ها یکسان مانده باشد، وقتی وارد رابطه های عاطفی می شوند چون کار خاصی ندارند که انجام بدهند، همان آدم هایی می شوند که عین یک بختک چسبناک می افتند روی رابطه و با کنجکاوی و نکته درآوردن و سبک سنگین کردن دائم هر آنچه میان شما و آن هاست، می خواهند مثل پرفسور بالتازار میکروسکپ بگذارند روی رابطه و حتی جزئیات داخل سلول های اش را هم بیاورند بیرون. بعد می بینید چقدر این رابطه خسته کننده است، محدود کننده است، دائم باید جواب پس بدهید و توضیح بدهید.
یعنی واقعیت اش این افراد این طور به نظر می آید که از یک جایی به بعد از خود رابطه لذت نمی برند، بلکه “میکروسکپی رابطه” می شود شغل شان، سرگرمی شان. منتظر می شوند تا بیایید بمباران تان کنند. صبح تا شب شان. ممکن است به این سبب که کار خاص دیگری بلد نیستند یا چیز دیگری ندارند که برای تلاش کردن به خاطرش وقت و زمان کم بیاورند این طور باشند؟ احتمالا. صحبت ام با پسرهاست، همین طور با دختر خانم ها. دراکثر مواقع، برای داشتن رابطه ای که شما را خسته نکند، این خیلی مهم است که پارتنر عاطفی شما شغل داشته باشد. شغل داشتن بسیار مهم است. یعنی آدم بیکاری نباشد.
دیگر این خیلی مهم است پارتنر شما در زندگی اش حداقل یک هدف مهمی داشته باشد که مطمئن باشید دارد در زمینه اش همین الان تلاش می کند. آدم هایی که هدف دارند، هیچ وقت رابطه را همه زندگی خود نمی بینند و این خودش به جذابیت رابطه کمک می کند. یعنی این را در او ببینید دارد روی یک خطی پرتلاش می رود تا به هدف اش برسد. در نتیجه بودن با انسانی پر تلاش برای شما هم جذاب و خواستنی می شود. خلاصه کنم، یعنی دقت کنید پارتنر شما آدم ول ای در زندگی اش نباشد. همچنین این خیلی مهم است که پارتنر شما آدم بارها رودست خورده ای نباشد. یعنی در هر رابطه اولین هدف اش محافظت از خودش نباشد و آن را در صدر اولویت قرار ندهد. که در این صورت در ظاهر به شما لبخند و ابراز محبت می کند، اما آن پشت همه اش مراقب است به او نارو نزنید. این اتفاق جالبی نیست! چون در بدترین حالت اش یک انسان شکاک از آب درخواهد آمد.