صفحه اصلی فرهنگفرهنگِ رابطه تارزان نباشید!

تارزان نباشید!

نوشته پرنس‌جان
فرهنگِ رابطه

فارغ از مسایل عاطفی، وقتی یک خانم یا یک آقا بی فاصله می شوند (SEX)، تفاوت زیادی بین عملکردهای مغزشان نیست. اگرچه شباهت های مهمی اما هست. یک اتفاق جالبی که می افتد وقتی انسان به اوج لذت جنسی یا ارگاسم (climax) می رسد این است که یک بخشی از مغز که پشت چشم او است، مطمئن نیستم، به اسم Orbitofrontal cortex تقریبا از کار می افتد. چرا این اتفاق مهم است؟

چون Orbitofrontal cortex مثل جیمزباندی است که دو ماموریت خیلی مهم دارد. یک ماموریتش انجام تشخیص های شناختی ماست نسبت به محیط اطراف (cognitive framework) و یک ماموریت دیگرش نیز کنترل تصمیم گیری های احساسی است. موقع بی‌فاصلگی (SEX)، در لحظه ارگاسم این قسمت برای مدتی کوتاه بیپ بیپ کنان خاموش می شود. این معنی مهمی دارد. این که در زمان اوج بی‌فاصلگی در اصل از لحاظ مغزی احساسات مان کار نمی کند. افزون بر آن قدرت تصمیم گیری مان تقریبا صفر است. در عالم هپروت هستیم. La La Land. می شود نتیجه گیری کرد که این طور نیست که یک ارگاسم عمیق باعث بشود به کسی علاقه مند تر بشویم یا از کسی متنفر بشویم، و متقابل کسی به ما. این رفتار پیش و بعد از آن است که آن تاثیر را می گذارد. منظورم چه یک ارگاسم از بی‌فاصلگی عاشقانه باشد، چه یک ارگاسم از یک بی‌فاصلگی اجباری مثل تجاوز باشد. در رابطه های عاطفی هستند مردهایی که فکر می کنند هر جا واحد قدرت دوف دوف کردن شان در واحد زمان به جای ۱۰ اسب بخار، ۱۰۰ اسب بخار باشد، پارنترشان عاشق شان می شود! آن ها را مردتر می بیند! نه برادر من، این طور نیست. شما اسب عزیز و بخار گرامی ات را زیاد هم خرج نکن، ذخیره کن که زمستان در راه است (Winter Is Coming).

معمولا در خلال بی‌فاصلگی، سه بخش در مغز خانم هست که کار می کند، که آن بخش ها در مرد تعطیل است. آن ها مراقب رفتار مردانه ما هستند. این نکته ای است که ما آقایان بهتر است بدانیم و تصور نکنیم تنها باید مثل یک تارزان از این طرف تخت به آن طرف تخت بپریم و رختخواب را با دیزنی لند اشتباه بگیریم. یکی اش یک قشری است در بالای مغز خانم که به آن می گویند central gray ، این بخش با احساس درد داشتن و نسبت به آن حساس بودن ارتباط دارد. پس یک خانم در بی‌فاصلگی ممکن است کاملا درد بکشد و حس اش کند. چه زمانی؟ اگر شما باظرافت نباشید، یا مثل کسی که می خواهد در جام جهان پهلوان تختی کشتی بگیرد، بی‌فاصله شوید.

یک قسمت های دیگر، در بخش زیرین مغز خانم هاست. برای آقایان تقریبا در طول بی‌فاصلگی تعطیل است.هم قسمتی که بدان می گویند Amygdala ، و هم قسمتی که بدان می گویند Hippocampus این دو قسمت روی هم بخش مهمی هستند که احساس ترس، حافظه و به خاطرسپاری خانم را کنترل می کنند. پس یک معنی مهم دارد. این که موقع بی‌فاصلگی برعکس یک مرد که احتمالا فقط فکر ژانگولربازی است و مغزش در زمینه های دیگر مرخص است، یک خانم دارد همه چیز را به خاطر می سپرد، دقت می کند، ممکن است واکنش هایی از روی ترس و اضطراب نشان بدهد، و خاطرات بد درست در همین لحظه ها به خاطر هوشیاری اش در ذهن اش بماند. ساده اش این که، این دو بخش مغز، می توانند باعث شوند یک خانم حس اش به شما بهتر یا بدتر شود. به خصوص بعد از بی‌فاصلگی.

خوب آن ها اتفاق های بالای بدن. حال سوار آسانسور بشویم و بیاییم طبقه همکف، برای بعضی ها طبقه اول البته. می دانیم که کار سیستم اعصاب انتقال پیام ها از اندام یا پوست به مغزاست. اتوبان های چهاربانده بزرگی با نام Pudendal nerveاز شومبول آقایان به مغزشان مستقیما ارتباط دارد. یعنی شومبول عضو بسیار حساسی است از لحاظ عصبی، همان اتوبان از کلیتوریس خانم ها به مغزشان ارتباط دارد. با تفاوت اندکی. پس حساسیت ها تقریبا مشابه است. این به خصوص موقع اورال سکس در بخش آقایان اهمیت دارد. وارد جزئیات نمی شوم اما باید اصول ایمنی را همیشه رعایت کرد. شوک های عصبی به این قسمت ها وارد کردن، نتایج تاسف انگیزی دارد. چرا؟ چون زمستان در راه است (Winter Is Coming).

چهاربانده های عصبی مهمی هم از بخش واژن خانم ها به مغزشان متصل است. همین طور از کلیتوریس در خانم ها و از پروستات از آقایان به مغزشان. پس تا اینجا هم خود مغز در بی‌فاصلگی مستقیما درگیر است، اما این باندهای عظیم عصبی مدام پیام و حس به مغز مخابره می کنند. بیسیم می زنند. گشت ارشاد داخلی داریم ما. این ها به غیر از ماهیچه هاست. شما ببینید تقریبا بدن درموقع بی‌فاصلگی دارد همه قسمت های اش همکاری و هم یاری می کند. فکر کنم در ایران به آن می گویند شرکت تعاونی.

یک نکته دیگر، انسان های بدوی، وقتی با مساله غذا مواجه می شدند یک ناحیه خاص از مغزشان Notification می زد. وقتی با مساله نیاز به هوا و نیاز به استراحت مواجه می شدند همین طور. بطور کلی نیازهای اولیه یک بخش خاصی زیر مغز را درگیر می کند که به آن نیازها می گویند Primary Gratification ، از لحاظ علم، هیچکدام از این نیاز ها معنوی نیستند. مقدس نیستند. شاعرانه و عاطفی و شاملویی و فروغ فرخزادی نیستند. رفتارهای فیزیولوژیک مغز هستند. خوب؟ آمده اند در شرایط ازمایشگاهی دیده اند انسان وقتی دلش بی‌فاصلگی می خواهد (نه معاشقه)، یا دوست دارد آن لحظه با کسی بی‌فاصله شود، اول این بخش مغز او بوق بوق می کند.

پس اگر بار بعد کسی با قیافه حق به جانب به شما گفت عسل طبیعی من، تو در من چنان احساسی را برمی انگیزی که دلم می خواهد با تو بی فاصله شوم، با پشت دست بزنید داخل دهان اش! آن احساسی که او به شما دارد معاشقه و دوست داشتن را شاید پدید بیاورد و معاشقه به بی فاصله شدن برسد، اما این طور نیست که خود بی‌فاصلگی را برانگیزد. در لحظه آخر، این عشق نیست که بی‌فاصلگی آن را کامل می کند، همان Notification مشهور است که یک نفر داخل مغزما با صدای بهرام زند می گوید: حالا وقت اش است!

به نظر می آید آن احساس تعلق بعد از بی‌فاصلگی است که آن احساس را بوجود می اورد نه خود بی‌فاصلگی . پس خواستن بی‌فاصلگی، یک طلب کاملا احساسی نیست به خودی خودش، خودمان را گول نزنیم. نگوییم بی‌فاصلگی مقدس ترین اتفاق میان …. و از این دست حرف های آب دوغ خیاری! اما پکیج اش می تواند احساسات انسان را درگیر کند به خاطر آن احساس رهایی و تعلق. تا الان تحقیقات علمی این را نشان می دهد. به همین دلیل است که می گویند معاشقه بسیار به دکوراسیون بی‌فاصلگی کمک می کند و آن را زیبا می کند.

بعدها آمده اند دیده اند که علاقه به پیشرفت و قدرت و محبوبیت و تعلق و غیره در بخش کاملا دور و متفاوت دیگری از مغز اتفاق می افتد. این نیازها دیگر بدوی نیستند، بعدها در انسان ها بوجود آمده است. بعد از هزاران سال تکامل ما. به آن ها می گویند Secondary Rewards . پس ساده اش این است که هسته بی‌فاصلگی یا climax باعث هیچ اتفاق عاطفی در شما نمی شود، اما هاله اطراف بی‌فاصلگی از معاشقه پیش از بی‌فاصلگی تا معاشقه بعد از بی‌فاصلگی است که می تواند روی احساس ها بسیار تاثیر گذار باشد. در اصل، این بخش است که سینمای معناگرای رابطه محسوب می شود.

این مهمترین دلیلی است که اگر اکثر خانم ها ارگاسم نداشته باشند یا به اندازه دلخواه شان، اما یک معاشقه عالی و احساس تعلق در بی فاصله شدن می تواند به خوبی به آن ها احساس بدهد و برانگیزاند آن ها را. در اصل آن شخصیت حمایت گر و مهربان و باشعور را که آن ها در کل این پروسه از یک مرد ببینند، ارزش اش برای زن ها، بسیار بیشتر از به ارگاسم رسیدن است.

فلذا! برادر قهرمان من، با روزی سه فقره جنسینگ درسته قورت دادن و در مقام ژیمناست المپیکی در تخت پشت و بارو زدن، پارتنر تو، تو را نمی پرستد. تو را بهترین مردی که می تواند خواسته های خیلی خصوصی او را برانگیزی نگاه نمی کند. خیر.اصل ماجرا این است که پارتنر خانم شما، رفتار و ظرافت برخوردتان را در طول معاشقه و بی‌فاصلگی بیشتر از هر چیز دیگری مورد توجه قرار می دهد. به معماری رفتار شما نگاه می کند. به مینیاتوری های کوچک اما لذت بخش عاشقانه شما در این پروسه نگاه می کند کلمه هایی که انتخاب می کنید، طرز نگاه، ظرافت لمس کردن، مهربانی، بوی تن، طرز خواستن و احترام گذاشتن موقع نزدیک شدن به او و ..

در دنیای خانم ها، رسیدن به ارگاسم روحی، پادشاه احساس او است. ارگاسم ذهنی یک زن، اوانی رخ می دهد که ببیند، و حس کند، و درک کند که او را در طول معاشقه یا بی فاصله شدن اش، صادقانه و حمایت گرانه، به خاطر دنیای اش می خواهید، و او را عمیقا با قلب تان نفس می کشید به خاطر جهان اش، نه به خاطر اندام اش، نه به خاطر فرم اسکلت و قد و بالای اش. دو نکته، نخست این که حرف های من لزوما درست نیست، نتیجه نظر و کنجکاوی های خودم هست، پس همیشه خودتان محقق خودتان باشید. دوم این که هر زمان مطالبی با این شکل می گذارم یک سری تیپ های شخصیتی می آیند و می گویند تو همه چیز را جسمی می کنی و پس روح چه می شود و … برادر من، خواهر من، تا به حال عشق را از سعدی و حافظ و فانتزی های فروغ فرخزادی شنیدیم، یک بار هم از دنیای علمی بشنویم، باور کنیم متفاوت دیدن مسایل پیرامون مان، ما را نمی کشد! در شناختن هر چیزی از ابعاد گوناگون متعصب نباشیم، با یک زاویه تنگ همیشگی جلو رفتن، خیلی اوقات کار دست مان می دهد. چشمک

Print

درج دیدگاه

نوشته های مشابه