اگر خطا نکنم سپتامبر سال ۲۰۱۲ بود که به عنوان پسری که سال ها در خاورمیانه زندگی کرده، قرار بود کوتاه از دنیای رابطه های عاطفی حرف بزنم. در یک Conversation panel جمع و جور دانشجویی، در در دانشگاه Claremont .در اصل بنا بود به عنوان یک مشاهده گر درباره شیوه ارتباط گیری های عاطفی پسران و دختران عرب تبار و ایرانی تبار آنچه درک کرده بودم را توضیح دهم. خاصه تاثیر مدرنیته بر دنیای عاطفی آن ها. آن روز اما نظرم عوض شد. ترجیح دادم تا درباره موضوعی کلی تر حرف بزنم. یعنی High Profile بودن. و این که چقدر مهم است که دختران و پسران به این موضوع اهمیت بدهند.
زاویه اول :
می دانم ما در ایران واژه ای به نام “مخ زدن” داریم. امریکایی ها به آن می گویند “Picking Up”. مخ زن ها گروهی از پسران هستند که برای رابطه برقرار کردن با یک دخترخانم از روش های تقریبا مشابهی استفاده می کنند. الگوهای رفتاری از قبل تعریف شده که با تمرین در آن تکنیک ها به مرور قهار می شوند. به این مرحله که برسند در آمریکا به آن ها می گویند Pickup artist. این ها می توانند بر روی گروهی از جنس مقابل عمیقا تاثیر بگذارند. با نزدیک شدن، با بارها تلاش کردن و بکار بردن روش های تکراری. هر زنی برای آن ها هر زنی یک Option است، تا تبدیل به یک Target شود. حال دنیای چیپ مخ زن ها را رها کنیم و سفر کنیم به ایران.
زاویه دوم:
تجربه ام می گوید اغلب مردهای ایرانی توانایی نزدیک شدن یا ارتباط گیری راحت با یک خانم را ندارند. نتیجه این که نزدیک شدن عاطفی آن ها به یک خانم بیشتر پرخطا، با تلفات، یا در صورت موفقیت به خاطر رانت همجواری زیاد یا با چراغ سبزهای کامل خود آن خانم بوده است. در اصل قابلیت با ظرافت رابطه ساختن در آن ها پایین است. فرض کنیم این ها۶۰ درصد مردان هستند. ۳۹ درصد مردها اما توانایی مخ زنی دارند. نه فقط به خاطر مهارت های شان، که به خاطر اعتماد به نفس بالا، پر رویی و نگران نبودن نسبت به قضاوتی است که آن خانم ممکن است درباره آن ها بکند. آن ها کار خودشان را می کنند. به این امید که نتیجه بدهد. اگر نداد سراغ نفر بعدی می روند. آن ها تمرکزشان بیشتر بروی Connection گرفتن است، خیلی به بعدش فکر نمی کنند، Target شان، طرف را از آنِ خود کردن است. در میان این جامعه فرضی ۹۹ درصدی مردان، اما ما با افرادی روبرو هستیم که به آن ها می گویند High profile. حقیقتش در جامعه مردان ایرانی این ها درصد خیلی کمتری دارند. شاید یک دهم همین یک درصد. احتمالا در هزار مرد ایرانی یک نفر High profile باشد. اما داستان از چه قرار است و چرا این عبارت را بکار می برم؟ موضوع را MRI کنیم.
در ارتش آمریکا به ژنرال هایی که استراتژیست های نظامی بزرگی هستند و به عنوان یک نظامی در سطح بالایی از عملکرد هستند می گویند High profile marshal. در دنیای هنر به آن ها که با فیلم های شان توان ایجاد جریان و سبک و اثر های خاص دارند می گویند High profile director، به فرانسوی می گویند Author، ایرانی ها می گویند کارگردانِ مولف. مهمترین خصوصیت این HP ها این است که فقط در کار تخصصی که می کنند بهترین نیستند، توانایی های مهم دیگری دارند که در آن ها نیز برجسته اند. به خاطر زیرکی زیاد، هوش اجتماعی سرشار، کاریزماتیک و Challenger بودن.
فرق یک کارگردان مولف با یک کارگردان معمولی، تنها کارگردان نبودنش است. یک بعدی نیست. در زمینه های دیگر نیز حرفی برای گفتن دارد. سینما را از او بگیرند فیلم نامه نویس قهاری است، نویسندگی را از او بگیرند عکاس فوق العاده ای است. او در هر چیزی جریان ساز است. از طرح ها و پروفایل های از پیش تعیین شده کلیشه ای استفاده نمی کند. همه چیز را با وسواس خودش Customize می کند. Style دارد. مردان و زنانی هستند که در زندگی پیوسته راه سخت تر را انتخاب می کنند. راه های آسفالت نشده، شوسه و دشوار. آن ها این کار را می کنند چون نمی خواهند یک Common People باشند. نمی خواهند یک مورچه درمیان هزاران موچه باشند. یک پراید مثل همه پرایدها. یک دوغ مثل همه دوغ ها. آن ها تصمیم می گیرند به تراش خوردن، جلا دیدن، حتی به قیمت سال ها عقب ماندن از یک زندگی ساده و عادی. خودشناسی و خودانتقادی می کنند، آموزش های سخت می بینند و روی همه حواس پنجگانه شان کار می کنند. آن ها سال ها بعد اما همان افراد High profile می شوند. افرادی که چند بعدی اند، پخته ترند و از لحاظ شخصیتی برای خود تبدیل به یک “برند” رفتاری شده اند. حال دیگر حتی اگر نخواهند هم الگو هستند. به این خاطر که انسان های متفاوتی را می توانند به دنیای جدید خود جذب کنند.
زاویه سوم:
بیاییم و فضا را محدود به دنیای رابطه ها کنیم. مردهای High Profile ، ترجیح می دهند به جای تمرکز بر نفوذ بر دنیای زنان، بر روی توانایی ها و ایجاد برجستگی های اجتماعی در درون خودشان کار کنند. شاید با سال ها محروم کردن خودشان از یک زندگی عادی، از تمایلات و احساساتی که در هم سن و سال هایشان معمول است. آن ها با این ایده ، صبورانه جلو می آیند که این انتخاب در آینده نه تنها آن ها را فردی تواناتر و متفاوت تر می کند، که می تواند در روابط عاطفی اجتماعی باعث تاثیرگذاری عمیق تر و فرهمند شدن شان (کاریزماتیک بودن) بگردد.
در نتیجه وقتی پای روابط عاطفی به میان بیاید، مردان High profile، بیشتر و به جای این که سال های زیادی ازعمرشان را صرف خوشگذرانی کنند ابتدا تصمیم می گیرند روی خودشان، دنیای شان و پروفایل انسانی شان کار کنند. آن ها درست مثل کارگردانانی هستند که اگرچه آزمون و خطایی جلو نمی روند و دیر می آیند، اما با همان اول فیلم شان می توانند جشنواره ها و سینماها را فتح کنند. تفاوت مردان High Profile و Pickup artist (مخ زن ها) در خیلی چیزهاست. در اصل Opening Line آن ها برای نزدیک شدن به دنیای یک خانم از هم متفاوت است. هرچقدر مخ زن ها تلاش رقت انگیز شان (Pathetic attempts) برای گرفتن توجه زنان از طریق آویزان شدن و دائم در معرض دید یا دسترس بودن است، مردان گروه اول اما از این روش کاملا دوری می کنند. موضوع ساده است. در اصل این برند نیست که به سراغ ما می آید، این ما هستیم که به سراغ برند می رویم.
به نظر من این نکته مهمی است، این که به عنوان یک آقا تصمیم بگیرید یک مردِ آویزان نباشید. به قول آمریکایی ها یک High school locker. مخ زن ها در نهایت یک Predator هستند. نمی دانم در فارسی چه معنی می شود، اما برای گرفتن رابطه هجوم می آورند. در حالیکه مردان گروه دیگر در پیش کشیدن راه ارتباط کاملا Smooth اند. صبور و بدون شتاب اند. برخلاف مخ زن ها که معمولا خیلی سریع علاقه دارند از نردبان رابطه بالا بروند و ملانصرالدینی به بخش جسمی اش برسند.
می دانم که High profile ها از Psychological process و زمان زیاد گذاشتن برای شناخت یک خانم خیلی استفاده می کنند. آن ها تا مدت ها رابطه را یک شطرنج می بینند، نه به عنوان یک بازی سرگرمی، که خانه به خانه می خواهند هرچه بیشتر در باره جنس مقابل و درک دنیای عاطفی با او شناخت عمیق پیدا کنند. آن ها با همه صبوری و پاورچین پاورچین جلو آمدن شان اما رابطه را بسیار جدی تر از گروه Pickup artist می گیرند. می دانم که مردان High profile از قوانین جیمزباند هم پیروی می کنند. خیلی در دسترس نبودن، اما به وقتش عمیق بودن. مغرور بودن اما به وقتش Protective و بسیار احساسی بودن. شما در اتمسفر آن ها نیاز به زن را نمی بینید، اما می بینید که چگونه می توانند اجازه دهند که یک زن در کنارشان احساس زنانگی کند. احساس انسانی با کفایت و جذاب را بکند. برای همین است که زنان در مقابل شخصیت های اینچنین احساس وا دادن نمی کنند، احساس امن بودن می کنند.
یک خصوصیت دیگر افراد High profile، هنرِ Strong Conversation در آن هاست. از صحبت کردن با آن ها لذت می برید. می توانند ساعت های زیادی پیرامون موضوعات متفاوت حرف بزنند. دلیل مهم اش این که ماجراجویی ها و تیزهوشی و چندبعدی بودن شان سبب شده بیشتر از common People دانش و تجربه داشته باشند. آن ها آگاهانه به خاطر مهارت شان در کلام و دایره حجیم لغات شان همیشه یک Press-release version از خودشان نشان می دهند. یعنی شخصیتی که حتی اگر درباره ضعف هایش صحبت کند، در طرز بیان آن ضعف ها، قدرت می بینید. این درست نقطه مقابل مخ زن هاست. مردانی که برای جلب توجه زنان حتی حاضرند خود را نیازمند به توجه، ضعیف یا وابسته نشان بدهند.
نکته دیگر چیزی است که اسمش را می گذارم Unsaid invitation. این خصوصیت زنان و مردان High profile یعنی این که شما مشتاق نزدیک شدن و در کنارشان بودن هستید. شخصیت آن ها دعوت گر است، جاذبه پنهان دارند. در اصل این کاریزما و سبک زندگی آن هاست که ناخودآگاه ما را بدان ها جذب می کند. نتیجه این که چشم به هم می زنیم و می بینیم در کمترین زمان با آن ها در یک رابطه عمیق هستیم. به همین دلیل است که حتی حساس ترین و تدافعی ترین خانم ها کمی بعد در مقابل این Typeمردان خود را در یک رابطه ریشه دوانده می بینند.
زاویه چهارم:
موضوع خیلی مهمی وجود دارد. چیزی که مردان Pickup artist را از HP ها جدا می کند. فرق هست بین اعتماد به نفس (Self-confidence) و عزت نفس (Self-esteem). اعتقادم این است که اغلب مردهای مخ زن اعتماد به نفسی برجسته دارند، اما عزت نفس ندارند. پس حاضرند برای به دست آوردن یک پارتنر دست به هرکاری بزنند، حتی اگر به قیمت نمایشی خفت بار از شخصیت یک مرد باشد. به نظر شما مردی که سعی می کند مثل یک موز آویزان کنار یک دختر خانم بچرخد، عزت نفس دارد؟
تجربه های متفاوت زندگی گذشته High profile ها به مرور باعث می شود آن ها در زندگی مردان یا زنانی مغرور و حساس روی شیوه نزدیک شان بشوند. ساده اگر بگویم، آن ها هرگز شخصیت خود را صرفا برای لذت های یک رابطه قمار نمی کنند. از این رو به سادگی روابطی که شخصیت شان را زیر سئوال ببرد ترک می کنند. بدون دودلی، بدون وسوسه شدن. به سرعت. نکته ای کنکوری! بسیاری از خانم هایِ کم اعتماد به نفس یا با اعتماد به نفس خوب جذب مردان با اعتماد به نفس می شوند، اما خانم های High profile اصولا جذب مردانی که تنها Self-confidence دارند نمی شوند. برای آن ها علاوه بر آن، وجود عزت نفس در شخصیت مرد مقابل شان بسیار مهم است. یک فایده اش این که می دانند اگر Self-esteem در یک مرد باشد، او دارای یک پلیس درونی است، پلیسی که مانع می شود تا مثل یک مارمولک، در دنیای زنان سینه خیز برود. یعنی قابل اعتماد تر است.
به نظرم یکی از دلایلی که دوستی خانم ها با مردان مخ زنِ پراعتماد به نفس اما تهی از عزت نفس، همیشه با استرس است همین است. در تنهایی خودشان حتما فکر می کنند که آن مرد می تواند به همان سادگی که مخ خودشان را زد، فردا مخ کسی دیگر را بزند. از نکات جالب دیگر شیوه نزدیک شدن این دو Type آدم به خانم هاست. هرچه قدر مخ زن ها روی جمع آوری اطلاعات مربوط به علایق یک خانم تمرکز می کنند، اما HP ها بر روی طرز فکر آنها تمرکز می کنند. هرچه مخ زن ها زودتر می خواهند دل یک خانم را به دست بیاورند، High Profile ها اول می خواهند از پیچیدگی های ذهنی یک خانم مطلع شوند. آن ها همیشه انتخاب سخت تر را دوست دارند. در هر چیزی.
برای همین Pickup artist ها با یک شابلون فکری جلو می روند. هر خانمی را با همان روشی می خواهند به دست بیاورند که خانم قبلی را. انگار پنیر قالب می زنند. در حالیکه اصولا HP ها تا مدت ها به بدست آوردن فکر نمی کنند، به google map خود رابطه می اندیشند. در نتیجه هدف پسران وحتی دختران High Profile هیچ وقت سریع Approval گرفتن برای شروع یک رابطه نیست. افزودن بر پهنای باند رابطه و کسب دیتا برای شناخت عمیق تر است. همین، رابطه با آن ها را امن تر و جذاب تر میکند.
انصافا دیگه زاویه آخر:
لطفا تا جوان هستید سعی کنید تبدیل به یک انسان High profile شوید. این فراتر از مساله روابط عاطفی است. به نظر من فراوانی پسران High profile در ایران بسیار کم است. اغلب آن ها حاضر نیستند برای تربیت و کارِ حساب شده بر روی توانایی های شان سال ها وقت کنار بگذارند. خودشان را از بسیاری از تفریح ها و … محروم کنند. اوضاع خانم ایرانی اما بهتر است. این مهم تنها شما را قهرمان دنیای جنس مقابل نمی کند، مدیری بسیار خلاق یا استادی صاحب سبک می کند. در هر چیزی یا وارد نمی شوید، یا به قیمت در آن درجه یک بودن وارد می شوید. انسان مولف می شوید. هرچقدر خود را تراش بدهید، براق کنید و با شکوفا کردن استعدادهای تان دکمه های شان را On کنید، نه تنها انتخاب های بهتری برای آینده ای متفاوت دارید، نه تنها شانس های خاص تری به مرور به شما رو می کنند، که انسان های سطح بالاتر و High profile تری هم سعی می کنند مسافرِ دنیای First class تان باشند.
از همین امروز فکر کنیم. این که اگر رشته تخصصی مان را از ما بگیرند، چه چیز مهم دیگری برای ارائه به دنیای پیرامون خود داریم؟ آیا بازرگانی هستیم که از تجارت خارج شود هیچ کار دیگری نمی تواند بکند؟ آیا جراحی هستیم که در یک جمع غیر پزشک انسانی حوصله بر و منفعل است؟ آیا انسانی یک بعدی هستیم که ترجیح داده ایم همه عمر تنها روی یک توانایی محدود تمرکز کنیم؟ در ۵۰-۶۰ سال فرصت زندگی، این خودِ ما هستیم که تصمیم می گیریم یک High profile people باشیم یا یک Common people. این خود ما هستیم که تصمیم می گیریم که در دنیای اجتماعی یک مصرف کننده مثل بقیه باشیم، یا یک برندِ نوظهور. این خود ما هستیم که تصمیم می گیریم خریدار ایده های دیگران باشیم، یا که خالق ایده های خودمان. دیگر همین دیگر. مطمئنم در حالی که این متن را می نوشتم، میلیون ها مخ زن فعال در سطح دنیا همچنان به کار خود مشغول بودند و بی خیال به این حرف ها. چشمک. به فکرِ پروفایل تان باشید.