امروز داشتم نگاهی به سیستم آموزشی دبستان های ژاپن می انداختم و آن را با دبستان های آمریکا مقایسه می کردم. متوجه شدم که چقدر ژاپنی ها با همه امکانات بالاتری که کودک های آمریکایی برای تحصیل دارند، بیشتر با تکیه بر مسایل روانشناختی (بیشتر از امکانات)، دارند هوشمندانه تر عمل می کنند.
سیستم تحصیلی ژاپنی ها ۱۶ مرحله است. ۶ سال اول مدرسه ابتدایی شان. ۳ سال بعد مدرسه متوسط شان. ۳ سال بعد دبیرستان شان. ۴ سال بعد هم آغاز دانشگاه شان و تا اینجا فکر می کنم اکثر کشورها کم و بیش همین اند. وقتی دقیق تر شوید نکته جالب این است که از دروس مهم ۶ سال اول مدارس ابتدایی شان، آموزش علوم اجتماعی و ارتباطات فردی، آموزش اقتصاد، آموزش کارهای دستی – هنری و آموزش موسیقی است.
در اصل تا قبل از ده سالگی بچه ها را با این مسایل آشنا می کنند. اتفاقی که در خیلی از کشورهای پیشرفته در دوران دبیرستان رخ می دهد نه ابتدایی. چرا ژاپنی ها آموزش این مفاهیم را اینقدر زودتر از دیگر ملت ها به کودکان شان شروع می کنند؟
از سوی دیگر، در مدرسه های ژاپنی، مهمترین وظیفه معلم پروروش استعداد است، بیشتر از آموزش. و این بسیار مهم است. به همین دلیل در این سیستم نمره دهی نیست، حتی مردودی هم، و به کار گروهی فقط تشویق می شوند و به مقطع بعد می روند. در اصل این طور هستند که تا ۶ سال اول، اجازه نمی دهند کودک احساس ترس و شکست کند. نکته جالب تر این که در بسیاری از مدارس ژاپن در Teamwork هایی که کودکان در آن وارد می شوند، هرکودکی کارش قوی تر باشد، بیشتر رهبری و مسئولیت می گیرد و این شیوه تشویق است.
برعکس ایران، آن ها اعتقادی به جدا کردن کودک ها و سن بالاترها و وارد کردن شان به مدارس خاص، مثل مدارس تیزهوشان، ندارند. در اصل ژاپنی ها مبنای آموزشی شان جداکردن باهوش ها نیست، بلکه پیدا کردن استعداد خاص هر کس و نشان دادن راهش به اوست. و این نشان می دهد آموزش و پرورش ایران چقدر در این طرز فکر، عقب مانده است که با جداسازی در سنین قبل از بلوغ اجتماعی، از همان ابتدا به افراد اتیکت تیزهوش، و غیر تیزهوش می دهد.
باز برعکس مدارس و دانشگاه های آمریکا، ژاپنی ها خیلی بیشتر برای ورود کودک ها و بچه ها به مدرسه و دبیرستان جشن و فستیوال های جذاب و زیبا می گیرند تا برای روزهای فارغ التحصیلی شان. در اصل هدف آن ها این است که از همان ابتدا کودکان و نوجوانان این تصور را نداشته باشند که مدارس، جایی برای دور شدن آن ها از خانواده و ماندن در یک محیط خشک است.
از نکات ریز و جالب دیگر مدارس ژاپن با شباهت به آمریکا این است که دفتر اتاق کار معلم ها، همان کلاس شان است. لذا این دانش آموز است که بااحترام وارد اتاق معلم می شود و مقابلش می نشیند، و نه این که معلم وارد شود. در نتیجه نه تنها معلم نزد کودکان جایگاهی بالاتر پیدا می کند، که هر معلم که رشته خود را به کودک درس می دهد، اجازه دارد کلاس خود را ویژه رشته تدریسی خودش دکوراسیون و طراحی می کند. بنابراین هرکلاس رنگ و دیزاین متفاوتی دارد.
اما این بار بر خلاف مدارس آمریکا، خاصه در زمان نهار، گاهی در نهار خوری مدرسه (school lunch center)، معلم ها و مدیرها با کودکان نهار خود را می خورند. گاهی هم اصولا نهار در همان کلاس کنار معلم ها صرف می شود.
یک نکته خیلی جالب این است که در بسیاری از مدارس ژاپن، به بچه ها مسئولیت نگاه داری از یک گلدان گیاه یا یک حیوان خانگی داده می شود. آن ها نه تنها نحوه مراقبت از آن را یاد می گیرند بلکه مسئول سالم و روبراه ماندن آن گیاه یا حیوان می شوند. اما آیا این تنها روش مسئولیت یاد دادن به آن هاست؟ طبیعتا نه. جالب است که به جزو توالت ها و آزمایشگاه ها، مسئول تمیز کردن کلاسها خود معلمین در کنار کودکان و نوجوانان هستند. اتفاقی که بسیاری از کودکان آمریکایی بسیار با آن غریبه اند و به همین سبب اکثرا اگر خانواده ای سخت گیر نداشته باشند، شلخته و کم اهمیت به بهداشت بار می آیند.