صفحه اصلی فرهنگفرهنگِ زیبایی هزار و یک شب مالیات در آمریکا

هزار و یک شب مالیات در آمریکا

نوشته پرنس‌جان
فرهنگِ زیبایی

برای خیلی از مهاجرانی که به آمریکا می آیند تا سال ها این سئوال هست که داستان پرفصل مالیات در اینجا چه هست؟ اینجا اکثر مواقع مردم محاسبات مالیات را به خاطر پیچیدگی هایش با کمک حسابداران تاییده شده (Certified Public Accountant) احصا و پرداخت می کنند.

آخرین فرصت پرداخت مالیات در آمریکا ماه April است. از آن ماه بگذرد و مالیات ندهید، ماموران حکومتی و ایالتی با هم از خجالت تان در می آیند. یعنی خوب که شما را چلاندند، بعد روی بند با احترام پهن می شوید و دوتا گیره چوبی به گوش های تان می زنند تا بعد از زیر آفتاب خشک شدن، تبدیل به پول شوید.

بدون جزئیات و ساده اشاره می کنم. بگذارید داستان را با یک جمله از یکی از قضات دیوان عالی آمریکا شروع کنم که گفته بود “مالیات، بهایی است که برای داشتن یک جامعه متمدن می پردازیم”. ایشان درست می گوید؟ مطمئنا. اما به شرطی که قانون آنقدر قوی باشد که حکومت را مجبور کند که درمقابل آن مالیات، بهترین خدمت را به مردم بدهد. قانون آمریکا، نه با مردم شوخی دارد، نه با حکومت و این نقطه قوت این کشور است. در هر حال یادتان باشد مالیات دادن در آمریکا یک مساله کاملا حیثیتی است. می تواند اعتبار یک شهروند را برای سال ها زیر سئوال ببرد و سبب شود هزینه های روحی و مالی زیادی متحمل شود.

به زبان خیلی کلی، هر آمریکایی، به طور متوسط، در ماه ۳۰ درصد از درآمد (حقوق ها، سودها، قیمت افزایش املاک و …) خود را مالیات (Tax) پرداخت می کند. به عبارت بهتر اگر درآمد من در آمریکا در سال ۱۰۰ هزار دلار باشد، ۷۰ هزار دلار آن برای خودم می ماند و باقی را باید تقدیم کنم.

مالیاتی که باید پرداخت کنم به سه شخصیت حقوقی است، نهاد حکومت مرکزی (Federal Tax)، نهاد حکومت ایالت (State Tax) و نهاد خدمات اجتماعی (FICA Tax). اما آیا مالیاتی که آمریکایی ها می دهند تنها به مالیات بر درآمد محدود می شود؟ البته که خیر. این اول داستان است.

اول از همه مالیات بر درآمد (Taxes on Income) مشهورترین نوع مالیات است. مالیاتی که بر درآمد شخصی، درآمد شرکت ها و سودهایی که سرمایه گذاری های تان به دست آمده وارد است و در ۴۳ ایالت آمریکا از ۵۰ ایالت باید پرداخت شود. چرا ۷ ایالت نمی دهند؟ یک دلیلش بد آب و هوا بودن است. دولت برای تشویق مردم به زندگی در ایالتی خشک و بد آب و هوا، این درآمد را از مردم نمی گیرد. به عنوان نمونه من نمی دانم مردم خوزستان به دلیل این گرما و گرد و خاک محرومیت آیا مالیات بر درآمدی که می پردازند هم اندازه یک تهرانی یا گیلانی است یا خیر. اما در آمریکا این مساله را تاثیر می دهند. برای همین خیلی از ایرانی ها مثل فرفره می روند ایالت تگزاس.

مالیات بر درآمد یک Progressive Tax محسوب می شود. یعنی اگر در آمریکا شما درآمدتان بیشتر یا کمتر باشد، درصد آن متفاوت است. پس آن ۳۰ درصدی که بالا مرقوم کرده ام شامل مردم بدنه جامعه (Middle-class) می شود. می گویند عموم مردم بین ۳۰-۷۰ هزار دلار در سال درآمد دارند. ذیل آن فقرا محسوب می شوند، بالای آن هم ثروتمندان. اما طبقه فقیر و ثروتمند، کمتر و بیشتر مالیات می دهند.

فلذا آدمِ با درآمد ۱۰۰ هزار دلار باید در اصل بیشتر بدهد. بدهد منظورم البته مالیات است. مالیات طبقه ثروتمند، همیشه جای دعوای دمکرات ها و جمهوری خواه ها بوده است. جمهوری خواه ها می گویند هوای ثروتمندان را باید داشت چون کار و خدمات تولید می کنند، دمکرات ها می گویند خیر، این باعث فاصله زیاد طبقاتی و اعتراض اجتماعی می شود.

می شود گفت پلیس مالیات آمریکا اداره IRS است. اداره ای که کارشناسان آن زیر و زبر زندگی شما را در می آورند تا مطمئن شوند به آن ها درباره خودتان دروغ نگفته اید. فرار از مالیات درآمریکا مجازات های سنگین مالی یا زندان دارد. معمولا کسی جرات نمی کند آن را نپردازد. جالب است که به دلیلی آقای ترامپ ۱۸ سال تقریبا مالیات نداده است. گفته است باهوشی کرده ام که نداده ام. البته یک کلک کاملا قانونی زده است.

اداره IRS در جستجوهای خودشان به نکات ریزی دقت می کنند. مثل برند اتومبیل شما. نمی شود شما اتومبیل لکسس یا پورش سوار شوید اما فرم را طوری پر کنید تا خود را Middle Class معرفی کنید. اصلا در آمریکا این اتومبیل را به افراد با درآمد پایین نمی دهند چون می دانند توان پرداخت پول آن را ندارند. پس به صورت خودکار از طرف IRS وارد طبقه ثروتمند آمریکا می شوید و مالیات بسیار بیشتری باید پرداخت کنید.

نکته دیگر این که مالیات بر درآمدی که باید کارمندان و کارگران بابت خدمات اجتماعی (مثل اداره بازنشستگی) بدهند، معمولا به طور خودکار توسط کارفرما از حقوق آن ها کم و پرداخت می شود که به آن می گویند FICA taxes.

یک نوع مالیات دیگر که باید پرداخت کنید Capital gains taxes است. یعنی اگر خانه یا زمینی را فروختید، قبل از یک جعبه نون خامه ای خریدن، باید مالیات اش را همان لحظه فروش محاسبه و به حساب دولت واریز کنید. اگر اشتباه نکنم این رقم حدود ۱۵ درصد هزینه فروش آن Property یا ملک محسوب می شود. ساده اش این که شما اگر یک خانه دارید و آن را ۳۰۰ هزار دلار بفروشید، باید ۴۵ هزار دلار آن را تقدیم کنید. دیگر داستان تمام است؟ البته که خیر.

یک نوع دیگر مالیات Estate taxes است. یعنی هرکس که به دیار باقی شتافت تا باقی زندگی اش را بدون مالیات آنجا بگذراند، حکومت بلافاصله همه املاک اش را Block می کند تا کسی بدان دست نزند. اول مالیات خودش را از آن بردارد بعد طبق وصیت نامه یا قانون هرچه ماند به بازماندگان برسد.

حال اگر شما فقیر باشید، این مالیات می تواند تنها ۱ درصد باشد! مثلا اگر کارتن خواب هستید، یک سانتی متر مربع از آن کارتن را لابد با قیچی قرت قرت می بُرند و می بَرند. پس باز یک Progressive Tax محسوب می شود و بستگی به مقدار دارایی و سطح اجتماعی که آن به فنا رفته از خود گذاشته بستگی دارد.

مثلا مالیات Estate آقای استیو جابز ۴۰ درصد بوده است. باقی اش رسیده به همسر و فرزندان. حالا بعضی ها زرنگی می کنند و قبل از مرگ ارث و میراث شان را به عنوان gift یا هدیه می بخشند به وراث، در نتیجه دولت نمی تواند پولی از آن به سادگی بردارد. ولی خوب شامل کسی می شود که مثلا سرطان پیشرفته دارد و می داند تاکسیِ دیار باقی اش، دم خانه، منتظر است.

یک مالیات دیگر اسمش هست Property tax. گاهی به آن اگر درست یادم مانده باشد valorem tax یا همچین چیزی هم می گویند. شما اگر خانه ای دارید و داخل آن نشسته اید یا کسی دیگر نشسته باید مالیات اش را پرداخت کنید. حال اگر بابت آن وام گرفته اید، به وام شما اضافه می شود. این مالیات را شما برای اتومبیل هم پرداخت می کنید. برای هواپیمای شخصی هم. و هر چیزی که دارایی بزرگ شما محسوب شود که درب دارد و می شود داخل اش شد. تمام است؟ خیر. هنوز هست.

به مالیات بعدی برسیم که نامش هست Sales tax. آن را بابت هرچه می خرید باید پرداخت کنید. فرقی نمی کند یک بسته آدامس خرس نشان باشد یا خودنویس یا اتومبیل. هر چیزی که برای اولین بار آن را بخرید. پس خرید های سوپرمارکتی هم شامل اش می شود.

یکی از نکات مهم این است که برخی سایت های آنلاین از شما این مالیات را نمی گیرند و خیلی از مردم از آن ها خرید می کنند. این هم یکی از دعواهای دمکرات ها و جمهوری خواه هاست. چرا؟ چون آدم های فقیر اینجا قابل تشخیص نیستند و همان مالیاتی که ثروتمند برای یک شانه تخم مرغ می دهد، فقیر هم باید بدهد. در اصل Regressive Tax محسوب می شود. کاری ندارند به سطح ثروت شما.

بعد از این ها شما Excise taxes را هم دارید. به چیزهایی تعلق می گیرد که حجم دارد. مثل آب، مثل حجم بنزینی که داخل باک شکموی اتومبیل شما می رود. بعضی ها ماشین برقی می گیرند که پرداختش نکنند. برای هر گالن (حدود ۴ لیتر)، ما حدود ۱۸ سنت مالیات پرداخت می کنیم. چیزی که نمی شود از آن فرار کرد و داخل باک صد البته دوغ محلی نمی شود ریخت. این پول را صاحب پمپ بنزین یا اداره آب روی قبض می گیرد و او از طرف شما پرداخت می کند.

آخرین مالیات ساده ای که می توانم مثال بزنم برای پرداختن نام اش هست User fees. و شما آن را وقتی می پردازید که بلیط هواپیما، یا اتوبوس یا اتاقی در هتل می گیرید. فکر می کنم می شود ۲۰ درصد هزینه آن خدمات.

درست در همین لحظه هاست که تنها چیزی که بدان نیاز ندارید فامیل شماست که داخل اینستاگرام بعد از دیدن عکس های تان به شما پیغام می دهد که ای کوفت ات بشود که رفتی انجا داری کیف دنیا را می کنی و اینجا دهان ما جاروبرقی است! دیگر او نمی داند اینجا فقط درباب مالیات، تنها چیزی که می ماند و شما مالیات نمی دهید جان عزیز تان است، که آن را هم اگر با یک اشتباه استراتژیک یک زن سلیطه یا شوهر بخار- ماستی بگیرید تا زمان داخل تابوت شدن مالیات اش را هر روز نقد از ذهن و روان تان تقدیم می کنید.

نتیجه این که شما مادامی که در آمریکا زندگی می کنید، همانقدر که در ایران هر روز چندبار با صدای ” حَیَّ عَلَىٰ ٱلصَّلاه ” دعوت به نماز می شوید، در اینجا هر روز چند بار با ” حَیَّ عَلَىٰ ٱلمالیات ” دعوت به مالیات می شوید و یک روز که سکوت برقرار شد، مطمئن می شوید که مرده اید و در دیار باقی هستید.

حال فکر می کنم درک کنید که چرا هزینه های اضافی که دولت ها برای خرج جنگ و کمک به دیگر کشورها و خرج پذیرش مهاجر (تا رسیدن به درآمدزایی) صرف می کردند و در اصل مردم آمریکا از جیب شان پرداخت می کردند را خیلی هایشان نمی پذیرند، از آن خشمگین اند، و پرزیدنت ترامپ اتفاقا چطور با مطرح کردن آن توجه خیلی ها را به خود جلب کرد.

Print

درج دیدگاه

نوشته های مشابه