یادم هست چندماه پیش قبل از زمستان، وقتی این عطر را روی پوستم پاشیدم، حس کردم که اگر یک زن بودم و این پرفیوم را یک غریبه می پوشید، می توانست مرا در دنیای اش گم کند. و دلم می خواست به او اعتماد کنم و ساعت ها در آغوش اش خواب باشم. به نظر من Bracken Man Amouage یک بازگشت باشکوه، نیمه کلاسیک و مجلل به خانواده بوهای Fougère از رایحه هایِ نیمه گرم و مرطوب است. طراحی شده توسط خانه آمواژ. عطری که سال ۲۰۱۶ به دنیا آمد و به باورم یک معرفی هوشمندانه اما پر ریسک بود.
بوهای با آکورد Fougère (فووژه) که البته این یک اسم فرانسوی است (بوی گیاه سرخس)، از آن دسته رایحه هایی هستند که ۵۰ سال است که اصلی ترین بوی اکثر لوازم آرایشی مردانه محسوب می شوند. خیلی مردانه، خیلی Bold. از آن بوهایی که آدم را یاد شخصیت های قدبلند و نیمه خشن و حامی و گستاخ چون کلارک گیبل می اندازند. مردهایی مورد توجه که هر زنی را که بخواهند با نگاه کاریزمای شان به دست می آورند.
“بریکن من”، با یک بوی تند و تیز گیاهی (Pungent -Fizzy) ترکیبی از میخک و نعناع در کنار رگه های از بوی Nose-searing لیموترش کال و نرسیده، و قایم باشک بازی های یک رایحه شیطون اسطو خودوسی (French lavender) روی پوست شروع به پخش شدن می کند.
حقیقتش همان لحظه اول از این ترکیب ها مطمئن نبودم،به خاطر اسطوخودوسی که به آن رایحه ای داروگونه (Medicinal) داد و مرا یاد محلول توالت شور جدیدی که برای آپارتمان ام گرفته بودم انداخت. اما چند ثانیه بعد نظرم برگشت. آنجا که طراحان خانه آمواژ به خوبی از پس رام کردن این همه بوی تند و وحشی و شورشی برآمدند. کمی بعد یک بوی خاک مرطوب (Soil accord) آرام آرام خودش را نشان داد. فوق العاده بود. یک حس بی فاصلگی و خواستنی عمیق. درست مثل مردی شیک پوش و جدی، که کراواتش را باز می کند، بعداز آن چند دکمه از پیراهن اش را، تا سینه مردانه اش را ببینید.
ده دقیقه بعد “بریکن من” برگ برنده اش را رو می کند. ورود یک بوی لطیف اما گرم. انگار که آن مرد دست های اش را برای در آغوش گرفتن ات باز کند و بخواهد تو را به گرمای سینه و بازوانش بچسباند. و اینجا درست قلب بویایی پرفیوم است. جایی که در آن گم و گور می شوی. جایی که Middle notes خودش را با مهارت نشان می دهد.
من همیشه کنجکاوِ کارهایِ طراحیِ بویِ Fabrice Pellegrin فرانسوی بودم، به خاطر ریسک پذیری او در خلق بوهای تازه از ترکیب گیاهان، اما وقتی متوجه شدم که در این پروژه جدید خانه آمواژ Olivier Cresp هم با او همکاری کرده، کسی که همیشه سعی می کند از شخصیت کلاسیک مرد رد پایی در کارهایش باقی بگذارد، شک نکردم که باید با پرفیومی روبرو باشم که هر دو خصوصیت نیمه کلاسیک بودن و جدی بودن را توامان داشته باشد. اشتباه هم فکر نکرده بودم.
از نکات جالب Bracken Man این هست که اگر از کسی که آن را پوشیده فاصله داشته باشید بعد از مدتی یک بوی نیمه گرم و خوشمزه حس می کنید، اما وقتی به آغوش اش می روید و پوست اش را بو می کنید یک بوی پر از ظرافت (Nuances)، درست مثل گل های ریز فرش های پرشین با تمی خنک تر لیمویی و نعنایی و خاکی (Earthy) به مشام تان می آید.
بعد از یک ساعت، بوی مست کننده میخک، سدر، در کنار یک رایحه نیمه گرم دارچینی شما را درست در وسط یک جنگل نیمه تاریک و مرطوب و خنک قرار می دهد. انگار که روی زمینی مرطوب نشسته اید و یک فنجان چای داغ دارچینی را چنان میان دست های تان گرفته اید تا گرمای اش، وسط این همه خنکی گرم تان کند. جایی که اثر ۲۰۱۶ خانه آمواژ، می تواند یک رایحه ترکیبی کاملا مست کننده باشد.
این پرفیوم مهمترین دلیل گرانقیمت بودن اش این است که در طول چهار ساعت و نیم، هر نیم ساعت تم رایحه هایش با یک Transformation بسیار عجیب تغییر می کند و مدام گرم تر اما لطیف تر می شود. آنقدر که بعد از ساعت سوم، یک بوی امضا و خاص از خود باقی می گذارد تا هیچ وقت فراموشش نکنید و حتی بعدها حس کنید هنوز رایحه اش در بینی تان مانده است.
این عطر، در اصل قرار است نوه و نتیجه سری پدربزرگش از خانه آمواژ یعنی Midnight Flower باشد که من بیشتر شمع هایش را برای معطر کردن خانه استفاده کرده ام و عطری از آن نداشتم.
این پرفیوم لعنتیِ Bracken Man Amouage از همان عطرهایی است که آرزوی داشتن اش را در کلکسیون کارهای ام دارم. از آن عطرهایی که اعتقاد دارم هرچقدر هم زیبا و قوی و خوش بیان باشی، اما با رایحه اش می تواند تصویری قدرتمندتر از تو نشان بدهد و مثل یک شکارچی کار را تمام کند! پرفیومی که فکر می کنم اگر عجله نمی کردم و بودجه ام صرف خرید عطرهای بهاره نمی شد، حتما آن را بالاتر از همه پرفیوم های کالکشن بهار و تابستان ام قرار می دادم تا یاد کلارک گیبل خدابیامرز را هم در خیابان های لس آنجلس زنده کنم.