شب بود. از بالای بالکن تماشای اش می کردم. او را در میان این همه شلوغی در میهمانی گوشه باغ دیدم. خیره به جایی بود اما و پر از زنانگی. از پشت که به او چشم دوختم؛ گردن کشیده اش، شانه های زنانه اش، موهای نیمه مجعد و حرکت های خفیف اندام اش، تندیسی از ظرافت بود.
به سمت اش رفتم. نزدیک تر شدم. بوی عجیب کهربا را حس کردم. و رایحه شیرین و مرموزی که از سمت او می آمد و با کم شدن گاه به گاه اش، فضا را رگه هایی از بوی نرم و خنک خامه می گرفت. چونان که عسل بر خامه بیامیزد. کمی نزدیک تر شدم. کنار درختی ایستاده بود. بوی تلخی برگ های کاج را هم حالا حس می کردم. این تلخی و شیرینی عجیب. به سمت ام برگشت، لبخند زد. بوی تند گیلاس شراب اش که گویی با چوب پنبه آمیخته بود مرا از خود بی خود کرد.
باز بوی کهربا، باز بوی برگ های کاج و خامه و حتی پرتقال هایی که روی میزی ان گوشه بودند در هم می امیختند مرا هر لحظه مست می کرد. مدهوش می کرد. زنی در میان این همه بوی عجیب و جذاب را چگونه می شد از یاد برد؟
پرفیوم Profumi del Forte ، دنیایی از همه آن بوهایی است که نوشتم. یک پرفیوم زنانه نیست، Unisex است، با این وجود فکر می کنم بیشتر برازنده خانم هاست. از اولین باری که آن را بو کرده ام ۴ سال می گذرد. برای نخستین بار در مسکو آن را تست کردم.
در سرمای آن شهر، این بوی گرم و پر از جاذبه جنسی، می توانست مرا عاشق کند. بوی واقعی یک شاهزاده درون گرای روس. اول، تندی اش کمی آزارم داد، اما بعد از ۱۵ دقیقه، به بوی اصلی اش رسید و آن لحظات بود که توانست همه دودلی های ام را درباره انتخاب یک پرفیوم، به یقین مبدل کند.
می دانید، اگر بخواهم صریح باشم، بوی مخملین این عطر، در یک مرد چیزی جز خواهشی برای نوازش دادن نمی آورد. انگار دلت می خواهد سرت را بر پوست آن تن زنانه بگذاری و از نو استشمام کنی و نوازش کنی. بی آن که حرفی زده شود. این پرفیوم را، مناسب دیدارهای خصوصی و در فضایی بسته می دانم. نه در محیطهای کاری یا میهمانی هایی که عطرش میان دیگر بوها گم می شود و یک تا بودن اش به چشم نیاید. عطر Profumi del Forte را دوست دارم، به دلیل دیگر هم. این که به یاد می ماند. و این برای یک پرفیوم بسیار مهم است.