ولادمیر پوتین، باراک حسین اوباما، نلسون ماندلا، آیت الله خمینی و حتی شیجیپینگ رهبر چین، تنها رهبران برجسته کاریزماتیک جهان نیستند، اما شاید در میان مردم خاورمیانه از شناخته شدهترینها باشند. افرادی که اگرچه ما میتوانیم در خانه، از پشت کامپیوترهایمان درباره تکتک آنها هرچه می خواهیم بنویسیم، و برای هزاران نفر دیگر Send کنیم، اما احتمالا حتی اگر از آزادی بیان کامل در مقابل آنها برخوردار باشیم، در یک ملاقات حضوری، توان به سادگی تکلم و قلمبهبافی مقابل آنها را نداریم.
اصطلاحاتی مثل Charisma ویا Charm سالهای زیادی است که مورد بحث اندیشمندان علوم انسانی و رفتارشناسان (Behavioral experts ) قرار گرفته، مواردی که اشاره به “قدرتِ تاثیرگذاری بالا” و ” قدرت مسحور کنندگی ناشناخته” افراد بر Public دارد. یعنی بر روی ذهن و تمایلات مردم.
اینبار اما میخواهم در سطحی پایینتر، از پدیدهای به اسم جادوی جاذبه یا شخصیتهای آهنربایی (Magnetic Personality) بنویسم. این که چرا ما به سرعت جذب افرادی خاص میشویم. آنهایی که به خاطر دارای جاذبه بودن، حتی اگر غیرهمفکر ما باشند، مورد وثوق و احتراممان قرار میگیرند.آنهایی که میتوانند احساساتمان را با کلمات و حرفهایشان برانگیزند، مسیر زندگی برخی از ما را با ایدههایشان تغییر دهند، آرام آرام به درون مان نفوذ کنند و حتی به قول جنابخان به شکل مویرگی مبدل به الگوهای رفتاریمان بشوند.
کمی صریحتر باشم. در نگاهم حدود ۹۹ درصد مردم جزو عوام محسوب میشوند. کلمهی عوام را نه به عنوان یک لفظ تحقیر آمیز، که به عنوان کلمه ای برای یکی مثل همه بودن بکار میبرم. در فرهنگ امریکایی از آن ها به عنوان Mediocre people نام میبرند.در مقابل ما با ۱ درصد اقلیتی مواجه هستیم که اگر یک کاریزمای تمام عیار نباشند، اما جادوی جاذبه دارند. افرادی که مثل پائولوکوئلیوی نویسنده، اپرا وینفری مجری، استیون هاوکینگ دانشمند، گاندیِ رهبر یا حتی رابرت دنیروی بازیگر با سخنرانیها، حرفها و ایدههایشان ما را به خود جذب میکنند.
چرا این افراد دارای مقادیری عظیم از “قدرت قانع کنندگی” در کلام و بیان میشوند؟ در فرهنگ آمریکایی به آنها Authentic Peopleمیگویند. آیا ما میتوانیم جزئی از آن ۱ درصد Authentic People ها باشیم؟ پاسخ ساده است؛ احتمالا بله. خاطرم هست در فصل اول کانال پدیده High Profile ها را مطرح کردم و اشاره به این که چگونه می شود یک انسان “های پروفایل” بود.
امروز اما میخواهم از این حرف بزنم که چه فرآیندهای شیمیایی در شخصیت یک نفر بوجود میآید تا ایده، سبک زندگی و فکرش مورد اعتنایمان واقع میشود. خاصه این که اغلب و تقریبا همه افراد A. people، ذاتا انسان های کم حرف، درون گرا (Introvert) اما بسیار دقیقی در مشاهده اطراف خود هستند.
خصوصیتی که از کودکی در آنها هست و بعدها موتور تاثیرگذاری آنها میشود. اگر بخواهم مثالی روشن از جایگاه A. people ها بیاورم، میتوانید یک فیلم سینمایی را تصور کنید که بارزترین نقشها را در آن شخصیت های اولِ (خوب و بدِ) آن فیلم دارند. فارغ ازآنها، باقی به نوعی عوامل و سیاهی لشکر (Walk-on roles) محسوب میشوند.
خیلی از ما، دوست داریم یک نقش اولِ لعنتی باشیم؛ خاصه این که پس از ورود به دهه ۳۰ دست کم این احساس را داشته باشیم که نه تنها مورد توجهایم، نه تنها به ایدهها و تفکر ما “هوررا” گفته میشود که از آن برای بهتر شدن زندگی دیگران نیز استفاده میشود. از یک سنی به بعد به شدت میخواهیم مطمئن باشیم به فردی “شاخص” مبدل میشویم. نه یک تخم مرغ بین همه تخم مرغها، که یک توت فرنگی وسط لبهای یک خانم باشیم! خواستهای که در برخی یک آرزو میماند، و در برخی از طریق تلاش و برنامهریزی به واقعیت نزدیک میشود.
این یک “خواسته طبیعی” در نهاد هریک از ماست، و اگر کسی بگوید چنین عطشی در او نیست، با کمی اغماض، اگر یک زاهدِ دنیا نباشد؛ یک خجسته عقل است. قدرت جاذبه، هرچه نباشد یک “قدرت” است. توانی که به ما اجازه میدهد نه سرباز که رهبر باشیم، یک حرف Bold باشیم و تبدیل به یک Reference اجتماعی بشویم. نکته اما این است؛ اغلب افراد دارای جادوی جاذبه یا A. people ها، چون خودکارگردان فیلمهای زندگی خود هستند، درست به همین سبب میتوانند نقش اول را نیز به خود بدهند. آنها تحت شرایط زندگی نمیکنند، بلکه از سر و کولِ شرایط بالا میروند…
این درحالی است که در سطحِ عامه (Mediocre people) ماندن؛ آرام آرام سبب میشود در فیلمهایی که دیگران برای خود میسازند، نقش یک سیاهی لشکر را داشته باشیم. اگر چه این مساله به خودی خود بد یا اشتباه نیست، اما تاپایان عمر در عطش دریافت آن قدرت جاذبه خواهیم ماند، و به احتمال زیاد خود را به در و دیوار میزنیم تا دست کم فرزندمان به جای ما فردی شاخص باشد.
از اینجا بحثی تجربی (نه علمی) را آغاز خواهم کرد تا درباره افرادی که پس از سال ها و با تمرین به Magnetic personality یا قدرت جاذبه میرسند نکته هایی را مطرح کنم. شما در دو صورت می توانید انسانی تاثیرگذار، شاخص و مهم باشید.
وقتی نیرویی از بیرون به شما اعتبار (Credit) می دهد، یا وقتی نیرویی از درون شما برای آن بجوشد. ما نمونههای زیادی از سیاستمدارانی مثل محمود احمدینژآد و یا محمدبن سلمان ولیعهد عربستان را داریم که با برداشته شدن دوربین ها و عنوانهای اجتماعی و تمرکز رسانه ها از روی آنها، موثر و مهم بودن خود را به مقدار زیادی از دست میدهند.
در اصل آنها به دلیل تاثیر آن نیروی بیرونی، و نداشتن چیزی گیرا، خودجوش و جذاب در شخصیت واقعیشان، تنها زیر نورافکنهای مصنوعی پروپاگانداهای تبلیغاتی یا موجهای اجتماعی یا قدرت حکومتی به چنین جایگاهی میرسند. شما وقتی رانتی به یک “قدرت جاذبه” می رسید، با تغییر جایگاه آن را از دست میدهید. نکته جالب اما این است که ما این قدرت جاذبه یا Magnetic personality (خاصیت آهنربایی) را حتی در شخصیت برندها نیز میبینیم. به عنوان نمونه در دنیای کنونی، شرکت اپل، حتی جایگاه محصولاتش این گونهاند. بدینترتیب که به نوعی داشتن آنها نه تنها بر احساسات و سبک زندگی ما موثر است، که قدرت نفوذ بالایی در ایجاد انتظارات در ما دارند.
و حال سئوال این است که اگر افراد دارای قدرت جاذبه را زیر یک میکروسکوپ رفتاری قرار دهیم، چه خصوصیاتی در آن ها میبینیم؟ طبیعتا ده ها مورد عجیب یا شناخته شده، قصد من اینجا تنها اشاره به بخشی کوچک از آنان است. در اصل میخواهیم با بررسی DNA جاذبه آنها، ببینیم کدام ها اکتسابی و قابل دستیابی توسط ماست.
از اولین خصوصیات افراد دارای قدرت جاذبه، Warmth بودن آنهاست. شاید در فارسی بشود معادل آن را به دل نشستن دانست. افراد دارای Magnetic personality حتی در اولین مکالمه ها می توانند احساسات مان را به سمت خود جلب کنند، به ما احساس بهتری از خودمان بدهند، و سبب شوند که حتی در نخستین دیدارها به گونهای بدان ها اعتماد کنیم که گویی سالها آن ها را می شناسیم. توان اعتماد گرفتن سریع، پدیده ای وابسته به میمیک صورت یا زیبایی یا جایگاه این افراد نیست، که شما به سرعت میفهمید چنین افرادی در درکِ احساس و قرار دادن خود در شرایط شما نبوغی خاص دارند.
آنها به جای جدا کردن دیگران از خود و شلیک کردن به سمت آنان، خداوندگارِ یافتن نقاط مشترک هستند. این مساله اکتسابی است؟ البته. افراد با هوش اجتماعی (EQ) بالا، با تمرین های اجتماعی و مطالعات روانشناسی، به چنین توانی میرسند. افراد دارای قدرت جاذبه، شجاعتِ آشکار دارند. شجاعت از آن جایی مهم میشود که شما حتی به قیمت از دست دادن Follower یا از دست دادن حمایت نهادهای قدرت و دهنده Credit، ایده و نظر خود را “مستقل” بیان کنید. طبیعتا شجاعت عاقلانه با دلاوریهای پت و مت متفاوت است.
یک دلاور احمق در اتوبان خلاف مسیر دیگر اتومبیل ها میراند بیآنکه بداند این مساله تهور نیست و تنها خود را در مرکز توجه قرار دادن است، اما یک شجاع عاقل از این قدرت برای صادق بودن، همرنگ جماعت در حال اشتباه نشدن یا زیربار شرایط غیرعقلانی و احساسی نرفتن استفاده می کند. به عنوان نمونه تاریخ همیشه نویسندگان، روشنفکران یا رهبرانی را تحسین کرده که به ضعف ها یا اشتباهات خود نیز اعتراف کرده اند. آیا این اکتسابی است؟ البته شجاعتِ نفس قابل Develop است و افراد دارای Magnetic personality، سال ها زجر تمرین و تحقیر آن را تحمل می کنند.اغلب مردم این توانایی را ندارند اما به سادگی انسان های شجاع را نقد می کنند!
افراد داری قدرت جاذبه، توان امید دادن، و تشویقتان برای این که استعدادهایتان را کشف کنید را دارند. اگر فردی نرمال از لحاظ روحی باشید، بدان ها حسادت نمیکنید، بر علیه تواناییهایشان نمیشورید (Defensive mode) و در مقابلشان احساس ضعف نمیکنید. که اتفاقا باعث میشوند شما برای رسیدن به یک کشف جدید و تازه از تواناییهای خود (Curiosity mode) حرکت کنید. ساده که بگویم، کنارشان خودتان را خیلی بیشتر دوست دارید.
آن ها، درست مثل یک جتِ سوخت رسان، توان سوخت رسانی به جتِ آرزوهای ما را دارند. توانی که به مرور سبب می شود “بودن” آن ها نه حضور یک رقیب بلکه به یک بودن دلگرم کننده در زندگیمان بدل شود. افراد دارای قدرت جاذبه، قاطعاند. آنها در عین نرمشهای نون خامهای (قهرمانانه)، چهارچوب ها، استانداردها و خط قرمزهای بسیار محکمی دارند. دیسیپلین در زندگی آنها مثل گل های قالی پیداست.
آیا این توانایی اکتسابی است؟ البته. احساسات، به ندرت آنها را از این چهارچوبهایشان منحرف میکند و این به سبب تمرین بر روی کنترل فکر در طول سالها است. این توانایی اتفاقا رابطه با شجاعت دارد. اغلب افراد قاطع در سبک زندگی، آنهایی هستند که برای پرداخت هزینه و تاوان این قاطعیت، چک سفید امضا میدهند و از نتیجه ناخوشایند احتمالی آن نمیهراسند. از این رو آن ها تبدیل به آدم هایی… چطور بگویم… self-assured in every scenario می شوند. یعنی شما همیشه آنها را در مسیرهایشان مصمم میبینید.
مورد بعد این که افراد با Magnetic personality بالا، کمک کننده و یابنده راه حل اند (Problem Solver). آن ها حتی بخشی از وقت شخصی خود را برای فکر کردن و راه حل اندیشیدن درباره مشکلات و دغدغه های دیگران صرف میکنند. این خصوصیتی است که اغلب مردم فاقد آن هستند به این خاطر که اصلا لزومی برای آن نمیبینند. اما اینها به نظرم بخشی از لذتِ زندگی را از تماشای همین Supportای که می توانند به اطرافیان کنند می چشند و این خود به خود سبب می شود که به مرور افراد کمک گیرنده از لحاظ احساسی و عقلی تحت تاثیر آن ها قرار بگیرند.
نکته مهم دیگر، این که افراد با قدرت جاذبه بالا تولید کننده اندیشه، و تفکرند نه پخش کننده یا کپی کننده آن. بعدها خواهم گفت که جاذبه افراد صاحب نظر ( Clear-sighted person) آنچنان بالاست که میتواند حتی سبب جذابیتهای جنسی در نگاه جنس مقابل نسبت بشود. ما اغلب افرادی را که دائم درحال بیان ایدههای نو، حرف هایی از زاویهای متفاوت یا تولید کننده محتوای جدید و خلاقانه در دانش ،اندیشه یا خدمات برای ما هستند را تحسین میکنیم.
در اصل این Magnetic personality در آنها به سبب قدرتی است که برای بصیرت دادن یا سادهتر کردن دنیا برای دیگران درآن ها وجود دارد. به همین سبب است که در واقعیت، ما ناخودآگاه همیشه به کارگردان یک فیلم خوب (که تولید کننده محصول است) بیشتر از منتقد دقیق آن فیلم (که تنها بررسی کننده است) ارزش و اهمیت قایل می شویم. توان خلق چیزی نو، خاصه اندیشه و جریان فکری، در Public قدرت می آورد. clear-sighted person ها افرادی دارای امضای فکری هستند.
افراد با قدرت جاذبه بالا، دارای توان خارق العاده در کشف علایق و انتظارات ما هستند. آن ها با تمرکز بر CPI به خوبی و در کوتاه ترین زمان نه تنها با ما ارتباط می گیرند، نه تنها این قدرت را دارند که در ساده ترین شکل ممکن دیشِ توجه ما را به خودشان جلب کنند؛ که می توانند به مرور علایق و سبک زندگی مان را نیز تغییر دهند. آیا اکتسابی است؟ البته. این توانایی در افرادی پدید می آید که در طول معاشرت های زیاد، در به خاطرسپاری خصوصیات رفتاری مردم دقیق هستند.
CPI: common point of interest*
افراد با قدرت جاذبه بالا، مرموزند. بخش مهمی از وجود Magnetic personality در آنها از این نقطه آغاز می شود که ما هیچ وقت نمی توانیم همه چیز را درباره آن ها بفهمیم. چنین افرادی اگرچه درباره ایده و احساساتشان به سادگی حرف میزنند، اما همیشه این ذهنیت را در ما میکارند که موضوعی ناگفته درباره زندگی آنها باقی مانده. همیشه ما را در Curiosity Mode قرار میدهند.
افراد با قدرت جاذبه بالا، توان رهبری ژنتیکی دارند. بر طبق تحقیقاتی که دانشگاه آستون (Aston University) سالها پیش انجام داد، آنهایی که کاریزما یا توان جذب بالا از طریق نوشتهها و سخنانشان هستند اغلب دارای دو ژن *COMT و *HTTLPR-5 میباشند. این تحقیق مشخص کرد که داشتن شخصیت رهبر و تاثیرگذار میتواند تحت تاثیر عملکرد این ژن در انسانها نیز باشد. بدین ترتیب برخی ذاتا رهبر به دنیا می آیند و این با عرض معذرت احتمالا مسالهای اکتسابی نیست!
catechol-O-methyltransferase*
Serotonin transporter gene **
سرانجام این که، ما در اغلب موارد می توانیم شخصی دارای Magnetic personality بشویم. اتفاقی که بیش از همه با تمرکز بر خودمان و مبدل کردن خودمان به یک انسان چندبعدی، در زمینهای صاحب نظر، و قابل اتکا می شود. اما سئوال مهمی مطرح می شود. آیا همه می توانند قدرت جاذبه داشته باشند؟ پاسخ منفی است. به عبارت بهتر، قدرت جاذبه سهم آن هایی است که هوشمندانه و با انتخابی شخصی، سخت ترین راه ها را برای پیشرفت کردن انتخاب می کنند. فاصله میان مردم Authentic با مردم Mediocre در سبک زندگی و هدف هایی است که انتخاب میکنند.