صفحه اصلی فرهنگفرهنگِ زیبایی معرفی عطر زنانه Terracotta

معرفی عطر زنانه Terracotta

نوشته پرنس‌جان
فرهنگِ زیبایی

۱۹۰ سال پیش، درست در ماه‌هایی که چارلز داروین، زیست‌شناس و صاحبِ تئوری تکامل تدریجی انسان‌ها سر کلاس زمین شناسی دوره لیسانس اش نشسته بود و خبر نداشت در آینده یکی از مشهورترین اندیشمندان جهان می‌شود، در فرانسه، کیلومترها دورتر، یک شرکت لوازم آرایشی و بهداشتی خانوادگی به نام Guerlain افتتاح شد.

شرکتی که استودیوی (خانه) طراحی رایحه‌هایش، بعدها، خالق مشهورترین عطرهای جهان شدند. سال‌ها که گذشت، شرکت مادر LVMH که صاحب کمپانی مدِ Louis Vuitton و کمپانی تولیدِ کنیاک Hennessy (نوشیدنی الکلی) بود شرکت Guerlain را خرید و جزئی از امپراطوری خودش خودش کرد.
علاقه سال‌ها پیش من به دنیای پرفیوم، با عطرهای Guerlain شروع شد. صادقانه که بگویم، در اولین قرار عاطفی (Dating) که رسما در زندگی‌ام داشتم، گِرلن یک نقش خارق العاده و پر رنگ داشت. دیده‌اید که می‌گویند گاهی یک عکس می‌تواند برابر با هزاران حرف باشد؟ آن موقع، برای من‌ای که مقابل یک دختر خانم هنوز پسری به غایت خجالتی بودم، نمی‌دانستم از کجا باید شروع کرد، چگونه سر بحث را باز کرد، و اعتماد به نفسی به مراتب پایین‌تر داشتم؛ یعنی درست زمانی که نمی‌دانستم چگونه می‌شود قلب یک زن را چگونه سِحر کرد، به جای من آن رایحه مردانه گرلن‌ای که پوشیده بودم حرف زد و حرف زد و حرف زد. بوی همان عطر، بهانه‌ای شد برای حرف زدن… کمی بعدش هم… بگذریم… البته امروز اعتقاد دارم عطر، به تنهایی، برای جلب توجه زنان، خصوصا زنان باهوش اصولا یک فاکتور کلیدی نیست. اما حتما یک جاکلیدی برای نظم دادن به کلیدهاست.(چشمک) زیرا در ذهن مخاطب شما، تمیز بودن و بغل کردنی بودن را می تواند تداعی کند. برخلاف تصور بسیاری، به نظرم اثر نهایی عطر بر تصمیمات احساسی زنان از نوع پوشش عمیق‌تر است. صدالبته این علتی عصب‌شناختی دارد. جایی در مغز که بوی عطر اثر خود را می‌گذارد، مهم‌تر از جایی است که پوشش یا اندام شما همان اثر را برجایی دیگر از مغز می‌گذارد. این تفاوت مهمی است که چشم و بینی در یک قرار عاطفی بازی می‌کنند. از این رو، انتخاب اشتباه یک عطر برای روز قرار اگر چه هیچ چیزی را خراب نمی‌کند (Not a deal breaker)، اما انتخاب درست عطر قطعا می‌تواند مثل آسانسور شما را در ذهن و قلب طرف مقابل بالاتر ببرد.

چندین ماه پیش با یکی از عطرهای زنانه گرلن با عنوان Terracotta le Parfum (تراکوتا لی پَغفِم) آشنا شدم. تراکوتا برای ما معمارها کلمه‌ای غریب نیست. اشاره به نوعی پوشش سفالین یا خاکی پخته است که ۳۰۰۰ سال پیش برای ساخت آجرهای قرمز رنگی که در معابد بین النهرین سومری‌ها و آکدها و بعدها کاخ‌های مصری‌ها استفاده می‌شد. چینی‌ها نیز از ماده تراکوتا برای ساخت مجسمه‌ها و تندیس‌های‌شان استفاده می‌کردند.
عطر تراکوتا برای‌ام تداعی سفر به درون کتاب‌های قدیمی تاریخ و قدم زدن در کوچه پس کوچه‌های شهر سومر بودم. شهر معماها و ابهام‌ها. شهر مردمانی که به کم‌حرف بودن و درون‌گرا بودن شهرت داشته‌اند. گویی که وارد پرستشگاهی با ستون هایی عظیم شدم. دیوارهایش بوی کلوچه‌های مادربزرگم می‌داد. یک پختگی از تنور آمده و عطر شیرینی کشمش‌های درون‌اش. از کف معبد سرمایی به پاهایم می‌رسید. تا چشمانم به تاریکی عادت کنند آرام آرام به حیاط معبد رسیدم، حوضکی بود و گیاهانی سبز و گل‌هایی وحشی. آن سوتر، درختان نارگیل روییده در کنارش، این بوی گرم و خاکین و کلوچه ای، جای خود را به رایحه‌ای محجوب و کم رنگ از یک سبزی تلخ و عطر عجیب پوست نارگیل ها داد.
مست شمیمی که از لابه لای ستون های معبد می آمد شدم. به حوض که نزدیک می شدم تلخی گل‌های چمپا کم کم جایش را به شیرینی گل‌های رازقی می‌داد. آن سوتر، عطر بوته‌های یاس سحر و جادو می کرد. فضایی شعف انگیز و پر آرامش که دلم می خواست ساعت ها در آن بخوابم. آرامش عطر معبد و روحی مرموز مرا فرا گرفته بود.

از حیاط دورتر می شوم و به دالان های تاریک قدم می گذارم، از آن سبزی و خنکی کاسته می شود و دوباره به گرمی و رایحه هایی تازه می رسم. صدایی می آید. زنی زیبا و با وقار با لباسی بلند و گوهر دوزی شده، با یک سینی پر از گل های وانیل و یاسمن و شکوفه پرتقال از کنارم رد می شود. حال این رایحه نارگیل حیاط و عطر سینی گل های سفید است که مرا در این معماری مخدرِ سومری ها مست کرده است. تراکوتا لی پغفم، با چنین رایحه‌هایی، از نظر من یک عطر نجیب، پیچیده و خاص برای زنی زیبا و خوشگذران است. زنی که شادست و اما متکبرانه رخصت نمی دهد هر مردی به قلبش نزدیک شود. چون معبدی با رازهای نهفته در خود. تراکوتا لی پغفم، با رایحه ی تشریفاتی و خوش ساخت، که خانه طراحی عطر Guerlain، تا بوده، استادانه از پس خلق آن برآمده است یکی از خوش بوترین های این خانه عطر برای خانم ها است.

عطرTerracotta، شخصیت اصلی‌اش را ساعتی بعد نشان می‌دهد، تندی ابتدایی‌اش تلخ و خطی، اما مثل رنگی که بر بوم نقاشی می‌نشیند، به مرور رایحه‌های شگفت انگیز و تازه و پنهانِ گُل و پودری‌اش را رسوا می‌کند. ایهام از زنی با چشمان زیباست که صورتش را با پارچه‌ای پوشانده، تا هوای گرم سومر او را آزار ندهد، اما وقتی به نزدیک‌اش می‌روید پرده می‌گشاید و ظرافت لب‌ها و گردن فراخ و فریبای‌اش شما را به تحسین وا می‌دارد. از آن عطرهایی که یک مرد دوست دارد بر گیسوان چون آبشار زنی که می‌پرستدش آن را بیفشاند، از پشت در آغوشش بگیرد و سر در گیسوانش آنقدر نفس بکشد تا که خوابش ببرد. اگر از من بپرسند با چه رایحه‌ای می‌شود مردی را دیوانه کرد، این یکی از آن‌ رایحه‌هاست که انتخابش خواهم کرد. فقط این‌که، دو Puff پشت‌گوش‌ها و قسمت داخل آرنج‌تان کافی ‌است، قرار نیست آنقدر همه جا Puff شود که آن آقا فلج اطفال بگیرد. (چشمک)

Print

درج دیدگاه

نوشته های مشابه