تصمیم گرفتم برای دوستان داخل ایران درباره این بنویسم که اصولا در ایران چه نهادهایی در فیلترینگ سایتها و پیام رسان و شبکه های اجتماعی موثر هستند و اصولا شاه کلیدهای این دروازه دست چه کسانی است. با این پیش آگاهی که فیلترینگ تنها محدود به ایران نیست، حتی کشورهایی چون چین، روسیه، انگلیس و امریکا این مساله را دارند و خیلی هم عادی است. اما در بسیاری از دیگر کشورها کمتر علت فیلترینگ مسایل سیاسی است و بیشتر مراقبت از مسایل اخلاقی یا تجاری است.
خیلی ساده اگر بخواهم شروع کنم دو اتاق فکر مهم و رسمی در جمهوری اسلامی ایران موثر بر فیلترینگ هستند. یعنی حرف آخر از درب این اتاق ها بیرون می آید:
اتاق فکر اول – کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه
اتاق فکر دوم – شورای عالی فضای مجازی
کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه دقیقا چگونه اتاق فکری است؟
یک اتاق فکر و تصمیم گیری است که از سال ۱۳۸۸ فعال شد. مجلس ایران تعارفش را زد و شورای نگهبان هم ایده را روی هوا زد و قبول کرد. این اتاق فکر رسما زیر نظر “دادستان کل کشور” فعالیت می کند و ۱۲ نفر عضو دارد. سمت و سوی اش قوه قضاییه ای است. درباره جایگاه مهم دادستان کل همین را بگویم ایشان حتی قدرت صدور حکم بازداشت یک رئیس جمهور کشور را هم دارد. فردی بسیار قدرتمند که معمولا مردم از میزان نفوذ جایگاه او بی اطلاع اند. ولی در هر حال دادستان کل، از دیدگاه من، یکی از پرنفوذترین صندلی هایِ نظام را دارد. اگر سقف این اتاق را از بالا برداریم و به داخلش نگاه کنیم، می فهمیم که به جز دادستان کل، ۷ نفر آن ها به نحوی با دولت در ارتباط هستند. یعنی ۶ وزیر و یک کارشناس که دولت انتخاب می کند. می ماند چند صندلی؟ ۴ صندلی. یکی اش مربوط به رئیس صدا و سیماست که مشخص است گرایشش به کدام سمت است. یکی اش مربوط به فرمانده نیروی انتظامی است که گرایش این نهاد هم پنهان نیست. یکی اش مربوط به رئیس سازمان تبلیغات اسلامی است که هیچ و یک صندلی هم برای یک نماینده مجلس که سعی می کند نظر مجلس را منتقل کند.
سه نکته، یکی این است که در ظاهر، نهاد دولت در این اتاق فکر بیشترین عضو را دارد و می تواند نظرات خودش را درباره فیلتر شدن ها یا نشدن ها به سادگی نفوذ دهد. اما شاید در عمل این طور نباشد. یعنی من فکر می کنم بُرِش دادستان محترم کل در این جمع ۱۲ نفره، مثل عصای حضرت موسی است. با این حال کسی از داخل آن اتاق فکر مرموز عملا خبری ندارد و دقیقا سازوکار آن را نمی داند. پس داریم حدس می زنیم. نکته دوم این که در ظاهر سپاه در این اتاق فکر دارای صندلی نیست، یعنی تنها نهاد امنیتی حاضر وزیر اطلاعات است. اما من فکر می کنم روح نهاد سپاه در این اتاق قدم می زند و موهیتو می نوشد. ما نمی بینیم، ولی هست. فقط چشم بصیرت نداریم. نکته آخر این که همان طور که از چینش اعضا مشخص است، وزیر ارتباط تنها یکی از این ۱۲ نفر است. پس افسانه تاثیر زیاد وزیر ارتباطات را بر مساله فیلترینگ در کشور برای همیشه به فراموشی بسپارید. وزیر محترم ارتباطات رویشان نیست بگوید من تقریبا هیچ کاره ام، هربار مساله فیلترینگ پیش می آید فقط لبخند ژکوند می زنند و می فرمایند داریم کار می کنیم. این ها را گفتم که دیگر به بنده خدا وزیر ارتباطات کاری نداشته باشید. نهایت این که اگر این اتاق فکر بگوید تلگرام یا فیس بوک باید فیلتر بشود، خوب باید بشود.
شورای عالی فضای مجازی چگونه اتاقی است؟
این دومین اتاق فکری است که مستقیم با دستور رهبر ایران آیت الله خامنه ای تاسیس شده است. سخنگوی این اتاق فکر که زیاد هم مصاحبه می کنند آقای ابوالحسن فیروزآبادی است که البته با آن ژنرال تپل مپل مان، سرلشگر فیروزآبادی نباید اشتباه بگیرید. البته این یکی هم در سودای تپل شدن است. این اتاق فکر دو سال بعد از اتاق فکر قبلی ایجاد شد و می شود گفت زیر نظر ایده های مقام رهبری است. یک فرق مهم این شورای عالی فضای مجازی با آن یکی این است که بیشتر حساسیت اش روی آن بخشی از شبکه جهانی اینترنت است که از خارج از ایران به ایران تحمیل می شود. مانند همین مساله امنیت سرورهای تلگرام یا تاثیر بر فضای انتخابات. خوب، من سقف این اتاق را با احتیاط و آهسته بر می دارم تا ببینیم داخلش چه داریم؟
رئیس این اتاق فکر آقای دکتر روحانی رئیس جمهور محترم است. تا همین جا نکته اول در می آید. در راس آن اتاق فکر قبلی قوه قضاییه نفوذ زیادی دارد، در این یکی دولت. می شود گفت در این اتاق دولت برنده است و می تواند روی فیلترینگ یا عدم آن تاثیر به سادگی بگذارد؟ به نظرم نه. مثلا آن گوشه فرمانده کل سپاه نشسته، فرمانده کل ارتش هم هستند، این گوشه رئیس قوه قضاییه تشریف دارند، رئیس مجلس، اوه! اوه! دادستان کل کشور هم که هستند اینجا، رئیس صدا و سیما هم دارند طبق معمول عینک شان را پاک می کنند.
فلذا، یک جورهایی چینش ناپلئونی این اتاق، هم کاملا امنیتی است، هم به سمت دغدغه های مقام رهبری است. میان این همه ریش سفید، وزیر ارتباطات را هم که فراموش کنید، صندلی دارد، اما انگار ندارد، می دانیم همه تلاشش را شب امتحان می کند و همین که می کند، آفرین. می ماند چند نکته. اگر اتاق فکر دوم رای به فیلتر یا محدودیت اینترنتی بدهد آیا کسی می تواند آن را نقض کند؟ دو نفر، مقام رهبر ایران و دادستان کل کشور. مجلس در این موقع چه کاری می تواند بکند؟ مجلس می تواند نهایت اخم کند. نکته دیگر این که اگر بروید و تحقیق کنید و به اعضای حاضر در اتاق فکر دوم خوب دقت کنید، متوجه می شوید به دلیل هماهنگی قوه قضاییه، سپاه پاسداران و صدا و سیما، صندلی های قدرت در اتاق فکر دوم روی کاغذ حداقل دست این سوی ماجراست. اما اگر فرض را بر بیان همه نظرها و رای گیری بگذاریم، یک جورهایی صندلی ها در این اتاق ۵۰-۵۰ می شود.
و نکته آخر، مساله شبکه های اینترنتی در ایران، چه بخواهیم و نخواهیم، مبدل به یک پدیده “امنیتی” شده است. وقتی موضوعی در نظام امنیتی می شود، دیگر کسی کار ندارد مردم چه خوششان می آید یا نمی آید، کی بیکار می شود چه کسی ناراضی است یا که ممکن است از چشمان چند نفر اشک بیاید. ما در نظامی هستیم که امنیتش ایجاب می کند حتی یک مرجع تقلیدش هم تحت نظر باشد. دیده ایم. یا یک مقام قوه مجریه به سادگی تا شود و اتو شود و کنار گذاشته شود. این ها را گفتم که بگویم وقتی صحبت هایی مثل فیلترینگ تلگرام پیش می آید، در اتاق فکر اول و دوم برنده آن کسی است که به دیگران بقبولاند این مساله دارد توازن امنیت ملی را بهم می زند، یا نه، می شود کنترلش کرد و هنوز Safe است. بازی دلایل است و ایده ها و بحث ها.
و این را فراموش نکنیم، آقای روحانی پیش از این که رئیس جمهور باشد، یک مقام کارکشته امنیتی هستند. فلذا، این تصور که اگر واقعا پای امنیت ملی در میان باشد، ایشان نگران اخم و ریزش طرفدارانش از برخی فیلتر شدن هاست واقع بینانه نیست. اغلب افراد داخل این دو اتاق، مساله اصلی شان حفظ نظام است. واقعیتی که باید در تحلیل ها و انتظاراتمان به آن دقت کنیم و انتظارات بالیوودی نداشته باشیم. با این وجود ایده من این است، صحبت افراد موثر دراین اتاق ها را ملاک قرار دهید. اخیرا آقایی به اسم بروجردی از کمیسیون امنیت مجلس حرف هایی درباره مسدود شدن تلگرام زده اند. واقعیتش من خیلی جدی نمی گیرم. ملاک من آن چیزی است که در سر بزرگان این دو اتاق می گذرد و البته آن ها هم خودشان زبان دارند. با آرزوی آرامش.