صفحه اصلی سیاستسیاستِ آمریکایی هدف، شخصِ رئیس‌جمهور!

هدف، شخصِ رئیس‌جمهور!

نوشته پرنس‌جان
سیاستِ آمریکایی

آغاز قصه

سریالِ هیجان‌انگیز استیضاح (Impeachment) پرزیدنت ترامپ به بخش‌های پایانی‌اش نزدیک می‌شود. نه فقط در آمریکا، در سراسر جهان بسیاری می خواهند بدانند صاحب مهمترین شغل دنیا می‌تواند همچنان سرکارش بماند یا بزودی باید یک خودنویس مشکی یادگاری داخل جیب‌اش بگذارد و از اتاق بیضی شکل کاخ سفید خداحافظی کند؟ از یک سو رئیس‌جمهور آمریکا در فضای مجازی همه استیضاح کنندگان را به تمسخر می‌گیرد، از سوی دیگر وکلای حقوقی کاخ سفید مدام در حال ارسال پیام‌های مختلف و لابی‌گری برای قطع ادامه این روند هستند. قصه اما از کجا شروع شد؟

پرزیدنت دانِلد ترامپ درست وقتی سودای پیروزی دوباره در انتخابات ۲۰۲۰ را داشت، درحالیکه “بِرنی سَندرز” (Bernie Sanders)، کاندیدای دمکرات‌ها با ایده‌های چپ را بسیار ضعیف‌تر از خود برای رقابت می‌دید ناگهان با ورود “جُو بایدِن” (Joseph Robinette Biden) دمکرات مواجه شد. درست در حالی که برنی سندرز خون‌اش به جوش آمده بود و در خیال‌اش این بود که اگر قوی‌ترین رقیب‌ دمکراتش خانم الیزابت وارن را گوشه رینگ شکست بدهد از اردوگاه دمکرات‌ها بالا می‌آید و بعد از آن می‌تواند وارد مبارزه‌ی راند آخر با ترامپ شود. اما برنی سندرز دمکرات تنها کسی نبود که از ورود جوبایدن وحشت کرد، پرزیدنت ترامپ هم این احساس خطر را عمیقا لمس کرد. و این احساس خطر آغاز افتضاحی سیاسی شد که بهانه‌ای محکم برای استیضاح‌اش توسط دمکرات‌ها فراهم کرد.

بعد از تحقیقاتی که رفیق گرمابه و گلستان پرزیدنت ترامپ و وکیل شخصی او آقای رودی جولیانی (Rudy Giuliani) کرد، به او سرنخی می‌دهد مبنی بر اینکه آقازاده‌ی جو بایدن (Hunter Biden) که در اکراین درحال تجارت است، برای پولدار شدن مشغول رشوه دادن و لابی‌گری و فساد خاصه در صنعت نفت است. پیشنهاد رودی جولیانی به ترامپ این بود: اگر بشود اقدام به مچ‌گیری کرد و به رسانه‌های امریکا درز داد نه تنها مردم را نسبت به جوبایدن حساس خواهد کرد و از میدان به درخواهد رفت، که ضربه سختی به اردوگاه دمکرات‌هایی است که خود را به پاک‌دستی و طرفدار قشر ضعیف بودن معرفی می کنند.

اشتباه پرزیدنت ترامپ اینجا آغاز می شود که متوجه می‌شود آمریکا قرار هست که ۴۰۰ میلیون دلار به این کشور کمک مالی کند. در نتیجه علی بابای قصه ما گوشی را برمی دارد و خیلی رک و صریح از رئیس جمهوراکراین می‌خواهد که اگر این ۴۰۰ میلیون دلار را می‌خواهد باید هرچه مدرک برعلیه فعالیت‌های تجاری و خوشگذرانی‌های این آقازاده در اکراین هست برای‌اش جور کند. رئیس‌جمهور اکراین مِن و مِن می کند و اما ترامپ حرف آخر را اول می زند که اگر این لطف در حق او نشود ۴۰۰ میلیون دلار که هیچ، حتی چوب شور هم به او نمی‌دهد.

نکته ماجرا یک رودست امنیتی بود. معمول هست که مکالمات کاخ سفید با همه دولت‌ها را افرادی در سازمان اطلاعات آمریکا (CIA) و در کمیته امنیت آمریکا (NSC) همزمان شنود می‌کنند. همین طور افرادی که در اتاق کنار رئیس جمهور هستند. تیم ترامپ هرگز تصور نمی‌کرد فردی که در NSC مامور به شنود و ضبط مکالمات ترامپ با شود، سرهنگ الکساندر ویندمن (Alexander Vindman)، مبدل به افشاگر اصلی (whistleblower) این مکالمه نیز بشود! بعدها ۳ نفر دیگر هم سخنانِ افشاگر اول را تایید کردند از جمله فردی بود که گویا به شکل فیزیکی در محل حضور داشت. از اینجا ماجرا غیرقابل کنترل شد. به رسانه ها درز کرد. به کمیته اطلاعات کنگره و سنا گسترش پیدا کرد و مهمترین بهانه حزب رقیب دمکرات ها که اکثر صندلی‌های کنگره (مجلس نمایندگان آمریکا) را در اختیار داشتند شد تا طرح استیضاح دانلد ترامپ آتش‌اش شعله ور گردد. به دنیایِ بی‌رحم دمکراسی در ایالات متحده خوش‌آمدید!

سئوال اصلی برای خیلی‌ها شاید این باشد که آیا این استیضاح پایان پرزیدنت ترامپ است؟ پاسخِ من خیر است. آیا این استیضاح می تواند در نهایت رای بیاورد؟ پاسخ من گزاره‌ی تقریبا غیر ممکن است. هرچند غیرممکن در سیاست ناممکن نیست. و سئوال دلهره‌‌آورتر این که آیا این استیضاح دست‌کم می‌تواند کمک کند آرای پرزیدنت ترامپ برای انتخابات ۲۰۲۰ ریزش کند تا دوباره برگزیده نشود؟ تحلیلِ من تا این لحظه و در ماه دسامبر ۲۰۱۹ این هست که این استیضاح نه‌تنها برای انتخابات ۲۰۲۰ او مشکلی ایجاد نخواهد کرد، که اگر توسط سنا (مجلس سناتورها) تایید نشود، می‌تواند به برنده شدن او اتفاقا کمک کند.

به عبارت ساده‌تر همان سناریویی که در بریتانیا سبب شد حزب کارگر را متوجه یک شکست سنگین کند و بوریس جانسونِ پوپولیست و خشن (با روحیه جنجالی شبیه به ترامپ) را دوباره نخست وزیر بریتانیا کند، برای دانلد ترامپ نیز بسیار محتمل و شدنی است. مساله‌ای که به باورم حکومت تهران به خوبی و درستی آن را فهمیده و به همین سبب از چند هفته پیش مذاکراتی پنهانی را با دولت واشنگتن برای رسیدن به توافق‌هایی با هدف کاهش تنش ها آغاز کرده است و ادامه خواهد داد همزمان با فراهم کردن راه‌های دوستی دوباره با عربستان تا اواخر بهار.

Name1

تصویر افراد معرفی شده

روند استیضاح

روند استیضاح در امریکا پیچیده و عمیقا لایه‌بندی شده است. در اصل ۶ کمیته مختلف به نوبت درباره آن تحقیق می کنند. آن را با دو مورد ازمهمترین کمیته ها ساده می‌کنم. یک کمیته حقیقت یاب در مجلس نمایندگان آمریکا که سردمدار آن خانم نانسی پلوسی (Nancy Patricia Pelosi) است، یعنی رئیس اردوگاه دمکرات ها در کنگره آمریکا. در اصل آن‌ها شاهدها را فرا می‌خوانند، از CIA کمک می‌گیرند و شروع به آماده کردن مدارک می‌کنند. پس از آن کمیته ششم یا کمیته قضایی در مجلس نمایندگان مدارک را می گیرد، اسناد و شنودها را دابل چک می‌کند تا از دقیق و درست بودن همه چیز اطمینان کسب کند و رای نهایی را صادر نماید. داخل این کمیته دمکرات ها و جمهوری‌خواهان توامان عضو هستند. هرچند دمکرات‌ها اعضایی بیشتر دارند. حال آن کمیته بعد از ۱۵ ساعت جلسه رای نهایی مثبت‌اش را اعلام کرد. در پایان اگر ۵۱% نمایندگان رای به قانع نشدن بدهند، که به زودی می دهند تصمیم گیری نهایی به مجلس سنا واگذار می شود.

برای پرزیدنت ترامپ، دو اتهام مهم و اصلی طرح شده. سواستفاده او از جایگاه ریاست جمهوری برای کسب منافع شخصی، خاصه با بهره گرفتن از کمک یک دولت خارجی. همچنین لابی‌گری و ایجاد اختلال در تحقیقات کمیته حقیقت‌یاب نمایندگان مجلس. هردو اتهام به تنهایی، روی کاغذ، می‌تواند یک رئیس جمهور را از کاخ سفید بیرون کند. نتیجه‌گیری گزارش ۱۰ صفحه‌ای کمیته قضایی نمایندگان امریکا علیه رئیس جمهور اما “احراز خیانت به کشور” است. واکنش ترامپ به این گزارش چهار کلمه بود “قلابی”، “در جهت فریب افکار عمومی” ، “حماقت” و ” Lynching”. کلمه آخر اشاره به اعدام بی‌گناهان غیر سفیدپوست در تاریخ جنگ‌های داخلی امریکا دارد و اصطلاحا به معنی ضعیف‌کُشی است.

موانعی به نفع ترامپ

تا اینجا به عقیده‌ام چند مشکل وجود دارد. یک، حدس می زنم در لحظات آخر دانلد ترامپ بودجه‌های برخی ایالت‌های مهم دمکرات‌ها را در امریکا به شدت کاهش دهد درست در زمانی که انتخابات میان‌دوره‌ای برای سناتورها درآن برگزار می‌شود. در نتیجه سناتورهای دمکرات آن ایالت‌ها بترسند و در رای‌گیری برعلیه او در سنا شرکت نکنند تا بودجه ایالت‌شان کم نشده، مردم به اعتراض به آن‌ها رای به رقیب ندهند و دوباره بتوانند درتابستان وارد سنا شوند.

مشکل دیگر این که مجلس سنای آمریکا که بعد از کنگره باید تصمیم‌گیری نهایی را اعمال کند بیشترِ صندلی‌هایش در اختیار جمهوری‌خواهانِ طرفدار ترامپ است. قاعده این است، بعد از رای کنگره به استیضاح، پرونده به سنا می‌رود و دو‌سوم سناتورها باید قبول کنند او برکنار شود.

به اینجا دقت کنید تا ببینیم چه اتفاقی در سنا می‌افتد؟ جالب است و این‌ها درس‌های پندآموز یک دمکراسی قدرتمند است. رئیس مجلس سنا معاون رئیس جمهور مایک پنس است. او اما موقتا از این مقام کنار گذاشته می شود تا قاضی القضات امریکا یا قدرتمندترین قاضی دیوان عالی رئیس مجلس استیضاح شود. یک فرد بی‌طرف. بخشی از هیات منصفه از میان سناتورهای هر حزب به مساوات انتخاب می‌شوند. دادستان‌ها از میان نمایندگان کنگره‌ای که ۵۱% رای به استیضاح داده است انتخاب می‌شوند. وکلای ترامپ می‌آیند. و باقی سناتورها به عنوان شنونده و تصمیم گیرنده می‌نشینند تا این جلسه تمام شود. همه ۳۶۰ میلیون جمعیت آمریکا قرار است این جلسه را ببینند.

کل سناتور ها ۱۰۰ تن هستند. ۵۳ جمهوری‌خواه، ۴۵ دمکرات، و ۲ مستقل. پرزیدنت ترامپ در صورتی برکنار می‌شود که بعد از جلسه ۶۷ سناتور (دوسوم) رای مثبت به استیضاح بدهند. یعنی نه تنها باید همه دمکرات‌ها و آن دو مستقل (۴۵+۲) رای مثبت بدهند، که ۲۰ نفر از جمهوری‌خواه‌ها نیز باید به آن‌ها بپیوندند. به خیالم در نهایت ۵-۷ جمهوری‌خواه با دمکرات‌ها همراه شوند و آن ۲۰ تن هرگز کامل نخواهد شد.

این درست جایی است که تلاش‌های دمکرات‌های کنگره برای استیضاح به خطر می افتد. به عبارت ساده‌تر، هرچه ۵۱% دمکرات‌ها در کنگره خوراک کرده‌اند، سناتورهای جمهوری‌خواه می‌توانند پِشکِل کنند. لحظه‌ای که به عقیده‌ام اگر یک لیوان آب انار محمد را بشود به یک مورچه خوراند، می‌شود دوسوم همه سناتورها را هم به برکناری رئیس جمهور ترغیب کرد. مگر پرزیدنت ترامپ مرتکب گافی آنقدر بزرگ شود یا مدرکی خاص ناگهان رونمایی شود که سناتورهای جمهوری‌خواه و وکلای برجسته او نیز نتوانند آن را جمع کنند.

و مشکل آخر، به نظرم خودِ معاون رئیس جمهوری آمریکا! مایک پنس (Michael Richard Pence) فردی بسیار خشن‌تر، متعصب‌تر، مذهبی‌تر و جنگنده‌تر با دمکرات ها نسبت به ترامپ است. او آنقدر مذهبی است که طرفدار پنهان این باشد که دگرباشان جنسی حتی باید از خدمات اجتماعی محروم شوند و به رسمیت شناخته نشوند، یا این‌که زنان حق سقط جنین ندارد. او حتی دشمن سرسخت‌تری برای حکومت ایران است. علت؟ هرچقدر دانلد ترامپ اهل معامله با حکومت‌هایی چون کره‌شمالی، ایران یا چین است، مایک پنس مطلقا نیست. از این رو لابی‌های سیاسی خاورمیانه‌ای مثل نایاک که این مساله را می‌دانند سخت مشغول متقاعد کردن نمایندگان به رای ندادن به استیضاح ترامپ هستند. به عبارت بهتر رئیس جمهور شدن مایک پنس برای ۵ سال آینده نه تنها کابوس بزرگی برای برخی دولت‌های خاورمیانه است، که دشمنی برای دمکرات‌ها می‌تراشد که از دانلد ترامپ عاقل‌تر‌، قابل‌احترام‌تر و مصمم‌تر است. از این رو به تحلیل‌ام خود دمکرات‌ها نیز به این استیضاح به عنوان ایجاد یک زخم کاری بر رئیس جمهور نگاه می‌کنند نه ابزاری برای برکناری او و آمدن معاون‌اش.

Name2

افراد معرفی شده در متن

حال می توانیم یک جمع بندی را شروع کنیم. بطور کلی در ایالات متحده ۳ رئیس جمهور استیضاح شده‌اند. نخستین پرزیدنت اندرو جانسون (Andrew Johnson) دمکرات بود. او بعد از پایان جنگ‌های داخلی آمریکا مخالف بازسازی جنوب آمریکا بود که کنگره به تلافی او را به استیضاح کشاند، هر چند دوسوم سناتورها به به آن رای ندادند و برقدرت ماند (این همزمان با حکومت شاهان قاجار در ایران بود). دومین فرد پرزیدنت ریچارد نیکسون (Richard Milhous Nixon) جمهوری‌خواه بود. او به سو استفاده از قدرت محکوم شد، دو خبرنگار زیرآبش را زدند، در روزنامه چاپ کردند و کنگره رای به استیضاح او داد. به این سبب که نیکسون می دانست در سنای با اکثریت دمکرات دو سوم هم به او رای نمی دهند برای جلوگیری از آبروریزی استعفای‌اش را نوشت و کاخ سفید را مثل یک پسر خوب ترک کرد تا تعطیلات کریسمس مجلس سنا به کام‌اش خراب نشود. نفر سوم اما پرزیدنت کلینتون (William Jefferson Clinton) دمکرات بود. کسی که نه به خاطر ارتباط جسمی‌ و شیطونی‌اش با یک کارآموز زیبا و جوان (Monica Samille Lewinsky) در کاخ سفید که به دلیل شهادت دروغی که به کنگره داد و ماجرا را از بیخ و بن انکار کرد استیضاح شد. او هم شانس آورد و مجلس سنا که زمان او بیشتر در چنبره دمکرات‌ها بود رای به ماندن‌اش داد.

چند روز دیگر، اما پرزیدنت ترامپ دومین رئیس جمهور جمهوری‌خواه، و چهارمین مقام عالی امریکا خواهد بود که به این سرنوشت دچار می‌شود. هرچند روی کاغذ، به نظر من، از این ماجرا قسر یا غصر یا قصر یا هرکدامش که درست است از همان درخواهد رفت. از این رو، بهتر است او را همچنان به عنوان رئیس جمهور برگزیده جمهوری‌خواهان در انتخابات سال ۲۰۲۰ به رسمیت بشناسیم و تنها تماشاگر قسمت پایانی این سریال باشیم. چشمک

Print

درج دیدگاه

نوشته های مشابه