سکانس اول – غرور و جهل
شاید یکی از بزرگترین درسهای این بحران، فهمِ این واقعیت است که هنوز “طبیعت” میتواند بزرگترین و کشندهترین دشمنِ انسان باشد. یک حمله ویروسی درست مثل تانک در حال رد شدن از روی نقشه جغرافیا است! قویتر از هر ارتشی، قدرتمندتر از دعاهای برآمده از هر کلیسا و مسجد و کنیسهای. نظام سیاسی و مذهبی خاصه درایران و ایتالیا آنچنان در برابر این ویروس مچاله و چروک شد که بیشتر از آن که از آن به عنوان فرصتی برای نشان دادن تدبیر خود استفاده کنند، مبدل به نهادهای سیاسی شل و مضحکی گشتند تا تندیسی کاریکاتورگونه از اقتدار از خود برای آیندگان باقی بگذارد. بلایی که به زودی ممکن است بر سر امریکا و انگلیس نیز آوار شود.
امروز نتیجه و خروجی روش متفاوت کشورها برای مبارزه با بحران کرونا پیش از همه چهار تاوان را به ما گوش زد میکند. تاوانِ “کند بودن”، تاوانِ “به خود اطمینان زیاد داشتن”، تاوانِ “به مردم دروغ گفتن” و تاوان “رهبری بحران بلد نبودن”. فرقی نمیکند شما یک کشور جهان سومیِ خاورمیانهای باشید، یا یک کشور پیشرفته جهان اولی، باید بدانید جنگیدن با دشمنی که نمیشود دید سختترینِ جنگهاست.
آمریکا به خاطر غرور و پنهانکاری جاهلانه پرزیدنت ترامپ و از دست دادن ۶ هفته نخست ورود ویروس، در حالی امروز با ۱۲۴ هزار مبتلا و ۲۳۰۰ مرگ به بالای جدول لیست کشورهای آلوده رسیده، که ایتالیا با ۹۳ هزار مبتلا و ۱۰ هزار مرگ آمار بیشترین کشتهها را در غرب دارد. هرچند چین به نظر میآید از جایی به بعد با دستکاری در آمار جایگاهاش در این جدول سیاه پایین آورده، اما آمار جعلی ایران از ۳۶ هزار ابتلا و ۲۵۰۰ مرگ طبق قواعد و مدلهای پیش بینی امروز (۱۰ فروردین) در خوشبینانهترین حالت ممکن باید نزدیک به ۸۰ هزار فرد مبتلا و حدود ۵۵۰۰ انسان به خاک سپرده شده باشند.

آمار مرگ و میر در ایران به مراتب از آمار رسمی بالاتر است. با اعلام پروتکلهای جدید، حتی بازماندگان در مراسم خاک سپاری قربانیان باید ۱۸۰ سانتیمتر از یکدیگر فاصله داشته باشند. (عکاس: محمود حسینی)
مهم است که دقت کنیم آمار افراد مبتلا در این جدولها، آمار افرادی است که تنها تست PCR آنها مثبت اعلام شده، و آمار کشته شدهها، آمار کسانی که مرگ آنها دقیقا بیماری Covid-19 ذکر شده است. طبیعی است که بسیاری ناقلاند، هنوز اما تست ندادهاند پس در آمار این جدول نیستند. طبیعی است که برخی کشورها از جمله ایران به دلیل فایل کردن دلیلهای متفاوت برای مرگ و میرهای ناشی از بیماران کرونا مثبت (مثل ایست قلبی یا ایست تنفسی) آمار خود را مصنوعی پایین نگاه میدارد، که آنها هم در این جدول نیستند. خاصه ایران، آمار مبتلایان به Covid-19 را براساس موجودی تستهایی که استفاده می کند معرفی میکند نه براساس میزان واقعی افراد مبتلا.
پدر همیشه جملهای داشت که به دانشجویاناش در دانشگاه می گفت. این که وقتی از بیمارتان نا امید شدید به خانواده همراه نگویید دیگر “امیدی نیست”. بگویید از حالا به بعد برایش دعا کنید تا خوب شود. حال که وزیر بهداشت ایران در پیامی از ما مردم درخواست دعا کرده، بهتر است عمق فاجعه را درک کنیم. اردیبهشت که به نیمه برسد، موج دوم کرونا ناشی از دیر قرنطینه شدن شهرها، آنقدر عظیم و بیرحم خواهد بود که شاید اقتصاد ایران قفل شود (Shutting down economy)، و عدم کنترل و رهبری درست بحران اگر ادامه پیدا کند، آمار کشتهها را تا ماه رمضان به سادگی به ۲۵ هزارنفر میرساند. واقعیتی که حکومت ایران میداند اما هنوز با مردم در میان نمیگذارد و متخصصان و خط اول درمان نیز از ترس برخوردهای امنیتی سکوت کردهاند. حکومت ایران پنهانکاری میکنند، و مردمی که هنوز مساله را جدی نگرفتهاند باعث ایجاد موجهای دوم و سوم میشوند.
سکانس دوم – دو استراتژی مهم بر علیه حمله ویروسی – میکروبی
استراتژی تسکین (Mitigation transmission): شاید مشهورترین مثال آغاز این استراتژی فرمان نخست وزیر بریتانیا بوریس جانسون باشد. او با اعتماد به نفس جلوی دوربینها آمد و گفت ترجیح میدهد انگلستان از طریق این روش با بحران کرونا مبارزه کند. تصمیمی که خیلی زود آنچنان زیرسئوال رفت که نخست وزیر بریتانیا که خود حالا بیماری Covid-19 دارد از آن منصرف شد، اما حکومت سوئد همچنان طرفدار آن است. ترامپ هم بدان فکر میکرد که زود منصرفاش کردند. آیا حکومت ایران آن را دنبال میکند؟ امیدوارم که نه.
در استراتژی تسکین ما از یک روش محافظتی به اسم روش ایمنی جمعی (Herd immunity) استفاده میکنیم. پوست کندهاش این که اینجا حکومتها، خاصه حکومتهایی که سرزمینشان جمعیت جوانتری دارد و میدانند امکانات بیمارستانی قدرتمند دارند آگاهانه (هرچند گاهی یواشکی) و با مراقبت کمتر و حساسیت کمتر نشان دادن تصمیم میگیرند که بگذارند ۶۰ تا ۷۰% مردم به یک ویروس یا عفونت مبتلا شوند. در این صورت آنها که جوانترند و سیستم ایمنی قویتری دارند بعد از چیره شدن بدنشان به بیماری خود باعث میشوند در زمانی کمتر یک مصونیت در کل اجتماع ایجاد شود و بحران زودتر در آن سرزمین بخوابد. تاوان؟ مرگ بسیار زیاد افراد. و این که اجازه میدهد دولتها گناه مرگ زیاد را به گردن ویروس بیندازند و تا نیامدن واکسن قطعی، آن را طبیعی بدانند.
در این استراتژی بیشتر افراد ضعیفتر میمیرند. مثل افراد سرطانی، دیابتیها، سالمندان و … و آنچه میماند یک جامعه قویتر است که بدناش ویروس را شکست داده. گفته میشود در این روش بحران زودتر از یک سرزمین میرود و اصطلاحا منحنی ابتلا به بحران را مسطح (Flattened the Curve) کرد. اما بسیاری از اپیدمیشناسها و ویروسشناسها هشدار می دهند Herd immunity نه تنها روشی ظالمانه و غیراخلاقی به قیمت قربانی کردن افراد سن بالا و افراد ضعیف است، که بسیار خطرناک است. پیش گرفتن این روش در ایران میتواند به مرگ ۱ میلیون انسان منجر شود اما بحران را قطعا و زودتر به پایان نزدیک میکند.
خلاصه این استراتژی این است: قویتر ها می مانند، حکومت برحسب امکاناتش روی نگاهداشتن و مداوای جوانها متمرکز میکند، و ضعیفترها و سالمندان برای همیشه میروند.
استراتژی فشار (Suppressing transmission): این روشی بود که چین در ووهان انجام داد اما کره جنوبی آن را بسیار قویتر به سرانجام رساند. مهمترین نکته این که این روش نیاز به یک حکومت قوی و قاطع و دیگر این که نیاز به اعتماد مردم به حکومت دارد. در این شیوه حکومتها از فاصلهگرفتنِ فیزیکی در جمع ها (Social Distancing) به عنوان روش علمیشان برای مهار بحران استفاده میکنند.
استراتژی فشار مشکلاتی نیز دارد. منحنی بحران دیرتر کمر صاف میکند، ماههای بیشتری مردم باید در خانه فیلم ببینند یا دور از فضای کاری و تحصیلی بمانند. در کشور باید خیلی مناسبات Online شود و کشوری که بستر اینترنتی ضعیف دارد اینجا ضربه فنی میشود. احتمال بحران اقتصادی در این شرایط بسیار بالاست و کشورهایی که ثروت یا اقتصاد قدرتمند ندارند با بیکار شدن عده زیاد، بسته شدن بیزنسها و به صفر رسیدن پسانداز مردم میتوانند به سادگی به یک بحران اجتماعی سیاسی برسند.
خلاصه استراتژی فشار این است : قویترها می مانند، حکومت سعی میکند ضعیفترها را هم تا جای ممکن با صرف هزینه و درمان نگاه دارند پس افراد بسیار بیشتری زنده میمانند، اما جامعه روز به روز فقیرتر میشود و احتمال فرو رفتن در یک بحران اقتصادی بسیار بالاست.
سکانس سوم – درسهایی از کره جنوبی
از زمانی که با دقت خبرها را دنبال میکردم، پدیده مهم مدیریت بحران در کرهجنوبی بود. آنها بعد از چین بزرگترین کشور آلوده و خطرناک جهان بودند. سبب اصلیاش؟ خیلی جالب است. درست مانند دردسر یک شهر مذهبی در ایران، لجبازی روحانیون یک کلیسا (Shincheonji Church of Jesus) در این کشور، و اصرار روحانیون به دعوت از مردم برای توسل به دعا برای پاکسازی این ویروس، جدی نگرفتن هشدارهای جامعه پزشکی و توصیههای دولت باعث شد در عرض یک هفته آلودگی به سرعت از طریق گردهماییهای مذهبی در سئول و پس از آن در دیگر شهرها شروع شود.

آقای لیمانهی، رهبر اعظم فرقه مسیحی Shincheonji. او به پس از این که اصرارش به باز ماندن عبادتگاهها سبب مرگ صدها کرهای شد مقابل مردم و خبرنگاران زانو زد و طلب بخشایش کرد.
امروز اما با نگاهی به لیست جدول آلودگی و مرگ افراد در کشورها متوجه میشویم پس از ۶ هفته اکنون هیچ اثری از این کشور در بالای لیست نیست. سادهاش این که به باور من کرهجنوبی تا امروز اولین قهرمان متفکر و البته حقیقتگو جهت الگوی مبارزه با بیماری Covid-19 محسوب میشود. به زبان ساده آنها چه کردند؟از تجربهشان استفاده کردند. از یک همهگیری در سال ۲۰۱۵ که در کشورشان به خاطر MERS صورت گرفته بود. MERS یا نشانگان تنفسی خاورمیانه نتیجه یک شیوع ویروسی از خانواده وایروسِ کرونا بود که از عربستان برخاست اما از طریق تاجری به کره رسید و باعث مرگ بسیاری شد.
در یک کلام راز موفقیت کرهای ها در اقدام سریع (Swift action) بر علیه چیزی خطری بود که به دقت آن را پیشبینی میکردند. هرکشوری که این اقدام سریع را نکرد، قربانیان زیادی داد، همانگونه که به طرز غیرقابل باوری امریکا تاواناش را چون ایران و ایتالیا خواهد داد. در ادامه ۸ استراتژی مهم کرهای را برای مهار بحران، به زبان ساده مینویسم.
استراتژی اول، آن ها قبلتر از این که ویروس کرونا در این کشور پخش گردد با صرف هزینه کافی هم به تولید کیتهای تشخیص کرونا دست زدند، و هم از طریق بازرگانانشان به سرعت اقدام به جمعآوری کیتهای تشخیص کرونا کردند. (ایران نه تکنولوژی مورد اول را داشت، نه تحریمهای امریکا مورد دوم را به سادگی اجازه میداد). نکته کلیدی اینجاست که داشتن کیت تست کافی اجازه میداد برآورد دقیق و درستی از افراد مبتلا داشته و به سرعت همه چیز را Screening کنند. سادهاش این که با آمارهای متناقض گیج نمیزدند.
کرهجنوبی جز دو هفته ابتدایی روزانه میتوانست تا ۱۰۰ هزار کیت وارد بیمارستانها و مراکز درمانیاش کند. این فوقالعاده بود. قانون اول؛ اگر شما از “بچه بحران” جلو نزنید و آن را جدی نگیرید، “بحران بزرگ” با بولدوزر از روی شما رد میشود. آنها این را فهمیدند و هر حکومتی این را درک نکرد به مردماش خیانت کرد.
استراتژی دوم دروغ نگفتن و دوری از پنهانکاری آنها درباره میزان خطر و مبتلایان به مردم خودشان و جهان بود. آنها بحران را سیاسی نکردند و به خاطرش خود را مجبور به پنهانکاری نکردند. دست نبردن در آمار و کمتر نشان دادن بحران کوچک قبل از تبدیل شدن به بحران بزرگ برای آنها دو مزیت داشت. یکی این که سبب شد مردم علیرغم وحشت از همان ابتدا به حکومت اعتماد کنند و همه چیز را جدی بگیرند، دیگر اینکه به دولت کرهجنوبی کمک کرد سریعتر کمکهای خارجی را برای کمک به سیستم درمانی خودش جذب کند و امتیاز بیشتری از دیگر کشورها برای تجهیز کادر درمانیاش بگیرد.
استراتژی سوم، دور کردن اولیه فشار از روی بیمارستانها بود. مانند باز کردن مراکز موقتیِ تست کرونا خارج از محیطهای بیمارستانی برای کنترل بار مراجعه روی بیمارستانها. در اصل کرهایها با تهیه ۶۰۰ مرکز پایش (Walk-in centers) افرادی را به بیمارستانها میفرستادند که توسط این مراکز معرفی میشدند و این در تمرکز کادر پزشکی و Overload نشدن مراکز درمانی بسیار مهم بود. این درحالی بود که در ایران به دلیل نبودن کیتهای تست کرونا، دستگاههای X-ray بیمارستانها به عنوان مرجع بعدی تشخیص بیماری از طریق پترن ریه از بار زیاد مراجعه کننده در حال انفجار بود.
در چنین شرایطی هرکسی به خاطر سرفه یا شک به وجود علامتی خودش را به بیمارستانها تحمیل نمیکرد. آنها حتی دهها مرکز سیار طراحی کرده بودند که افراد با اتومبیلشان به آن مراکز میرفتند و بدون پیاده شدن از اتومبیل (Drive-through stations) از آنها آزمایشی ده دقیقهای گرفته میشد و نتیجه تا پایان روز به تلفن همراهشان ارسال میشد. اگر این افراد مثبت میشدند دولت خانوادهشان را از طریق کارت ملی شناسایی کرده، اقدام به تست اجباری از آنها نیز میکرد.

تکنسینهای اورژانس در حال انتقال یک بیمار Covid-19 به بیمارستان. دولت کرهجنوبی به شدت در تجهیز کادر پزشکی خود کوشا بود. (عکاس: Yonhap)
استراتژی چهارم، کمک گرفتن از نیروهای حفاظتی رستورانهای بزرگ، مراکز دانشگاهی، تجاری، و اقامتی بود. بدین شکل که دولت با دراختیار قراردادن بودجه یا دوربینهای تشخیص حرارت بدن (Thermal image cameras) به هتلهای بزرگ یا ورودی مراکز بزرگ، عملا از نیروهای Security این مراکز میخواست همه ورودیهای انسانی را با این دوربینها چک کرده، در صورت نیاز افراد تبدار را به نزدیکترین مرکز پایش معرفی کنند. این سبب میشد فرد آلوده وارد یک مجتمع یا مرکز جمعی نگردد و تضمین شود دستکم افراد علامتدار وارد مجموعهها نشوند.
استراتژی پنجم، جدی گرفتن رویکرد Contact tracing بود. به زبان ساده نه تنها فردی که کرونا مثبت میشد به حال خودش رها نمیشد، که بلافاصله درباره افرادی که او با آنها در تماس بوده نیز دولت به کسب اطلاعات مشغول میشد تا جداسازی و نظارت روی یک زنجیره اجتماعی همزمان صورت گیرد. اگر شما مبتلا بودید، دولت دوست دختر شما و والدینتان را نیز به سرعت پیدا و قرنطینه میکرد. این مساله از آنجا مهم بود که فقط افراد با نشانگان بیماری Covid-19 شناسایی نمیشدند، به سرعت از افراد به ظاهر سالم اما در تماس با فرد مثبت شده نیز تست گرفته میشد. شناسایی ناقلها.
استراتژی ششم، استفاده از تکنولوژی، اینترنت و تلفنهمراه برای ایجاد کنترل و شفافیت بود. در این باره بسیار میشود نوشت. اما تنها یک مورد از آنها مجبور کردن افراد کرونا مثبت به نصب اپلیکیشنهایی خاص روی تلفن همراه یا اتومبیلشان بود. اگر آنها از فضای خانه خود یا محدوده تعیین شده توسط حکومت خارج میشدند با ارسال سیگنال به یک مرکز مشخص برای خاطی جریمه ۲۵۰۰ دلاری ارسال میشد. این در حالی است که درآمد ماهانه ۶۰% کرهایها زیر ۲۵۰۰ دلار است. آنها همچنین از روی محل استفاده کارتهای بانکی مردم مشمول قرنطینه متوجه خروج آنها از محدوده مورد نظر میشدند.
همچنین دولت کرهجنوبی مردم را تشویق به نصب اپلیکیشنی بر روی تلفنهای همراه میکرد که تعداد افراد مبتلا و فوت شده را منطقه به منطقه اعلام میکرد. نتیجه این که مردم بیشتر تحت تاثیر نفوذ بحران در محله زندگی یا دموگرافی افراد آلوده در جاییکه میخواهند بروند قرار میگرفتند. از اتفاقات جالب دیگر این که اگر شما به عنوان فرد سالم نزدیک محدودهای میشدید که مردم ناقل آن منطقه زیاد بود، سریعا روی گوشی به شما هشدار داده میشد تا از آن نقطه دور شوید.

مراکز Drive-thru testing در کره جنوبی. مردم بدون پیاده شدن از اتومبیل از طریق تست PCR، در ۱۰ دقیقه نمونه گیری و نتیجه آزمایش ۴ ساعت بعد به تلفن همراهشان ارسال میشد.
کرهایها از دوربینهای مجهز خیابانی (CCTV cameras) که قادر به چهره نگاری برای مونیتورینگ افراد است استفاده می کردند تا اقوامِ بیماران یا افراد کرونا مثبت را به سرعت شناسایی کنند. کره جنوبی از معدود کشورهایی است که در اکثر شهرهای بزرگاش به ازای هر ۶ نفر، یک دوربین مراقب خیابانی با توانایی تشخیص چهره از آنها دارد.
نباید فراموش کرد که بستر آماده اینترنت پر سرعت و امکان درسخواندن آنلاین یا دورکاری (Remote Work) این اجازه را میداد که بدون خاموش کردن همه چیز، بخشی از جریان کاری و تحصیلی را به دنیای اینترنت منتقل کرد و از یک بحران اقتصادی و آموزشی جلوگیری کرد. کرهای ها با اینترنتی که سرعت دانلود و آپلود آن به مراتب از کشورهای اروپایی یا امریکا و کانادا بیشتر است بستر کافی برای آنلاین کردن بسیاری از فعالیتها را داشتند
استرانژی هفتم، Public Policy قدرتمند. یکی از نکات بسیار مهم در سیاست عمومی کره جنوبی، هماهنگی رسانهای و تبلیغاتی برای آموزش به مردم بود. تلویزیون، شبکههای خصوصی، بلندگوهای مترو و ایستگاههای اتوبوس ،بیلبوردهای تبلیغاتی و روشنفکران … همه پیامهایی هماهنگ، از یک فیلتر رده شده، و به موقع برای مردم داشتند.
افرادی خاص در دولت مسئول اطلاع خبرهای این بحران بودند و مردم اطلاعات ضد و نقیض از دهها منبع حکومتی نمیشنیدند. تاکید میکنم که “اعتماد عمومی” مردم کره جنوبی به حکومتشان قابل قیاس با “اعتماد عمومی” ضعیف ایرانیان به حکومتشان نیست. از این رو نتیجه Public Policy قدرتمند حکومت کرهجنوبی، موجی از مردم آماده همکاری بود که به سرعت به یک حرفشنوی ملی در سراسر کشور رسید. مانند حرفشنوی ملی در ایران، که یکی در خانه میماند، دیگری با عیال در راه رشت است، و نفر بعدی در پارک با عشقاش جوج میزند.
استراتژی هشتم، به سرعت ممنوع کردن امکان سفر در کرهجنوبی و محدودیت شدید برای عبادت (Religious practices) در مکانهای مذهبی بود. بعد از گاف بزرگ روحانیون مسیحی در کره، حکومت رودربایستی را به کنار گذاشت و تصمیم گرفت قاطعانه هر فرقه یا مذهبی که استراتژی “فاصله اجتماعی” را جدی نمیگیرد سرکوب کند. از اقدامات درست کره جنوبی، تصمیمگیری سریع (Swift action) پس از آغاز بحران برای تعطیلی همه مراکزی بود که در آنها تجمعی از مردم وجود داشت.
آیا به یک دنیا و زندگی آخر زمانی نزدیک میشویم؟ البته که نه. اما در حال تجربه شکلی جدید از زندگی هستیم که در ۶۰ سال اخیر بیسابقه بوده. فردای ما بسیار وابسته به تصمیمها و مدیریت تصمیمگیران امروز حکومتهاست. رئیس جمهور و نخستوزیری که خطا کند، میتواند سبب نسلکشی مردم خودش گردد، غرور و جهالت میتواند بهترین دوستانمان را از ما بگیرد و امید و مبارزه تنها راه دفاع ما انسانها ازخودمان در برابر این خشم طبیعت است. جهان بعد از کرونا، به زودی جهانی متفاوتتر از جهان پیش از کرونا خواهد شد. برایاش آماده باشیم. برایاش قوی باشیم. پذیرندهاش باشیم. با آرزوی آرامش…