بعد از سالها Review ی عطرها و شمعهای معطر، کمتر عطری بوده که بشود به جرات بگویم رایحهاش اگر تجسمی ملموس داشت، بیتاب بودم که آن رایحه را از پشت، ساعتها در آغوش بگیرم، و خودم را به گرمای آرامشِ بالغانهاش بسپارم. Dia Amouage، برای من چنین شَمیمی از چُنان تجسمی است. در قَبای همین وصف. در قامت همین رویای نامجسم. مردانهترین عطری که به خیالم در پستوی بی آلایش دالانهایش لطیفترینِ زنانگیها آرمیده است. هر چند این پرفیوم را در میان مجموعهام داشتم و اما سالها پیش آن را در یک سفر گم کردم، اما مطمئنم روزی که به مجموعهام دوباره اضافه شود، شاهنشینِ طلاقچهی رایحههایم خواهد بود.
آمواژ، این برند بسیار موفقِ عمانی، اصولا عطرهایی عرضه میکند که کثیری از آنها سلیقهی شامهام نیستند. فارغ از ۳-۴ عطر خارقالعادهاش که در مجموعهام دارم، و صدالبته بسیار دوستشان دارم. با این وجود اغلب عطرهای آمواژ، مرا یاد آشپزخانه مادربزرگهای روستایی میاندازند و کمد ادویههای رطوبت گرفتهشان. انگار که از وسط بازار ادویهفروشهای مراکش عبور کنی و مشام ات همزمان پرت عودهایی شود که در دکانها یک به یک میسوزند. اما، این سبب نمیشود که از خاطر ببرم آمواژ همیشه کوشش داشته که اصیلترین، قابلاحترامترین و شجاعانهترین رایحهها را خلق کند. غیرقابلقبولترینشان حتی از نظرم، در طراحیشان نبوغی از یک پیچیدگیِ لایه به لایه در خود نهفته دارند. آمواژ را بینیِ یک امریکایی نمی پسندد، بینی یک اروپایی نیز، رایحهای با کیفیت، و بیشتر، برای ثروتمندان به دنبال پرستیژ در خاورمیانه و آفریقا است. با این وجود در مواردی خاص در Line طراحیهای این برند نمونههایی میدرخشد که نه تنها تمام عطربازان جهان با هر سلیقهای در دنیا آن را تحسین میکنند، که دوست دارند یکی از آنها در مجموعهشان بماند. Dia به سرافرازی میتواند سزاوار چنین سرنوشتی باشد. پرنسسِ کلکسیون آمواژها.
عطر Dia Amouage، یک فضای کلاسیک مردانه، اما نه با لبههایی تیز و خشن که معرف یک مرد مرموز و کممحل است، که اتفاقا به سبب مخملین بودناش، نمایشگر مردی فروتن و اهل شنیدن است. چون دیپلماتی که لبخند و آرامشاش در کُنهِ جسارتِ پنهانش، مهمترین ویژگی اوست. درست گفتم، این رایحه، دقیقا میتواند عطر یک دیپلمات کهنهکار و میانسال باشد که قرارست حتی نگاهاش، تاثیری کاریزماتیک بر مخاطب کنجکاوش بگذارد.
تا بوده، پرفیومهای مردانهای که در آن ها از روغن گیاه vetiver استفاده شده دو شاخه بودهاند. آنها که قرار است مردی جسور و ماجراجو را به ما معرفی کنند که “همین است که هست” شخصیت نمادینشان است، و آنها که میخواهند نمایشی موفق از یک مرد نفوذناپذیر اما آرام و نجیب را از خود به جای بگذارند. در اولی، Vetiver همیشه اصلیترین رایحه است و از همان ابتدا (Opening Stage) پررنگترین میماند، در دومی اما Vetiver از میانه خودش را افشا میکند و رایحه مکملِ آن عطر است. به همین سبب هرچند پرفیوم Tom Ford Grey Vetiver یکی از شاهکارهایی است که با عصاره این گیاه ساخته شده، اما مهمترین تفاوت نمادیناش با Dia Amouage در همین تفاوت شخصیتی است که به انتخاب کنندهاش میدهد. دو مرد قدرتمند، اما با روحیاتی متفاوت. دو مرد اثرگذار، اما با دنیای دور از هم. همانقدر که Dia برازنده یک دیپلمات تمیز و پشتمیز نشین و اتوکشیده است، تام فورد وِتیور رایحهی یک گلادیاتورِ لجوج با بوی تند زره خود است.
رایحه Dia، با بوی تیز چوب Polish خورده شروع میشود. انگار که درون کالسکهای مراکشی با پردههای عود افشاناش، از میان راهرویی پر دستانداز از جنگلی نیمهتاریک پر از درختانی با تنههای غول آسا عبور میکنید، در میان این درختان، این بوی ملایم نارنجِ کنار چای معطر به هل است که آرام آرام خود را نشان میدهد وقتی در تماشای این زیبایی قصد نوشیدنش را دارید .که به زیبایی در تازگی و رطوبت آن عطرِ جنگلین در میآمیزد. اینجا رایحهی سحرانگیز یک تمیزی لطیف کودکانه فضا را فرا میگیرد. آفتاب از لابه لای تنهها میدرخشد. گرمایش را حس میکنید. آرام آرام، بوی ابریشمین گل لادن، پایونیا و ترشیِ ملس آلوی سیاه خودنمایی میکند. درست در زمانی که تیزی مهار شدهی عصاره Vetiver و بوی سنگین چرمِ صندیهای کالسکه ناگهان فضا را مردانهتر و گرمتر و بالغتر میکند. سِحرِ این بویهای در هم آمیخته با اندک بویِ خیسِ آب نباتی برآمده از ریشهی گل زنبق (Iris germanica) و زنانگیِ مرموز نعنای هندی (Patchouli)، هرچند به خیالم چون مردی پرهیاهو گستاخی نمیکند، اما ترکیبِ قوام یافته و شکوهمندی از مردی را نقاشی میکند که از دور لبخند می زند، از دور نگاه می کند، اما اثرِ خاطرهانگیز ابدیاش را بر قلب جستجوگر ما میگذارد. چون سخنوری فروتن و گوشهنشین که حتی میتواند ما را شیفتهی سکوت مخملیناش بکند.
برای من Dia Amouage، یعنی ریختن “تَشخّص”، “آرامش” و “اعتماد” در یک بطری. یعنی اثرگذارترین رایحه ممکن بر زنی که مردی میانسال، باهوش، صبور و خودساخته او را مشعوف میکند. پرفیومی که هرچند قدیمی است، اما هنوز رقیبی قدرتمند برای ترکیب شگفتانگیز از رایحهای که آن را سالها امضای خود کرده، ندارد. Dia Amouage، مردانهترین عطری که در آن به خیالم لطیفترینِ زنانگیها نهفته است. عطری که میتوانست رایحهی امضای پیانیست رویاییام، Ludovico Einaudi باشد.