شاید از جذابترین دیالوگها میان ما پسرها در نوجوانی، این بوده که چطور میتوانیم دختری زیبا را مسخ کنیم. خاصّه، وقتی خجالتی هستیم، نمیدانیم از کجا شروع کنیم، یا که فاقد حُسنِ یوسفایم و به دنبال راهی جایگزین هستیم. پس به دنبال یک چراغ جادو میگردیم که غولی از آن بیرون بیاید و ما را به دلبرمان رعدوبرقی وصال دهد.
وقتی دبیرستان بودم، آن زمان که در شیکاگو زندگی میکردیم، پدر یکی از دوستانم یک Pontiac GTO طلایی مدل ۶۶ نزدیک مدرسه داشت که بیگواهینامه، ۶ نفری یواشکی سوار آن میشدیم و با آن دور دور میکردیم. این اما تنها راه جلب توجه دخترهای همکلاسی نبود. لباسهای خاص، عینک آفتابی، اتومبیل دخترکش یا حتی مدلِ موهای عجیب و غریب از آن چیزهایی بود که اغلب پسرها به آن به عنوان اولین گزینهها فکر میکردند. جالب اما اینکه در دورهی سنی Teenagerها، کمتر کسی فکر میکرد به جای یک پدیده ظاهری (که با چشم دیده شود)، از پدیدهای نامرئی اما حس شدنی، مثل عطر و پرفیوم میتواند برای نفوذ به قلب یک دختر استفاده کند.
به خیالام؛ به مرور که دختران و پسران سنشان زیاد میشود؛ خاصّه وقتی جز توجه و به چشم آمدن، گزینههای دیگری مثل هم آغوشی و معاشقه و سکس مهم میشود، به چیزهای متفاوتتری هم اهمیت میدهند و از این چیزهای متفاوتتر، میشود به “صدا” و “عطر” اشاره کرد. اینجا اما هنوز جوانهایی هستند که وقتی پای عطر و رایحه پیش میآید، ممکن است از خود بپرسند آیا واقعا رایحهای وجود دارد که بتواند جنس مقابل (نگوییم مخالف) را از خود بیخود کند تا خودش را به ما ببازد؟ آیا پرفیومی هست که اگر از آن استفاده کنیم، یک زن از مستی بوی خوشاش در آغوش ما آرام بگیرد؟ یا پسری توجهاش به ما چندبرابر شود؟ خیلی از ما همیشه به دنبال عطرهایی بودهایم که وقتی از جایی رد میشویم “سرها” به سویمان بچرخد. اما آنچه میخواهم دربارهاش نگارش کنم، چیزی ورای این است، رازهای عطرآگین، و نکاتی شگفتانگیز دربارهی قدرت جذب در دنیای عطرهاست. از آن مهمتر اما، یک سئوال کلیدی روی میز است که شاید در ذهن همهی ما برای یک بار هم که شده، بیپاسخ مانده باشد، آیا رایحهای جادویی در دنیا وجود دارد، که ما را بیدرنگ در قلب کسی جای دهد؟
برای پاسخ به این سئوال، میشود صفحهها نوشت. اما اگر بخواهم پاسخی ساده به آن بدهم، خواهم گفت تقریبا بله، اما تحقیقا هنوز نه. چنین رایحههایی وجود دارند، واقعی هستند، و قابل خرید. ولی روی همه موثر نیستند. واقعیت این است که حتی چنین عطرهایی، سبب نمیشود در دنیای مدرن، یک آهو دکمههای سوتیناش را برای یک تمساح باز کند. رایحه، میتواند یک کاتالیزور بسیار قوی باشد، اما در کنار یک پکیج، از رفتارهای جذاب دیگری برای آرام گرفتن در قلب یک انسان نیاز هست.
در اینکه عطر بیشتر پیشینه در دنیای شهوت و لذت میان انسانها داشته، یا بیشتر یک ماده آرایشی و بهداشتی بوده، تاریخنگاران نظر یکسانی ندارند. اگر مبنا را دنیای ادبیات و داستانهایی که دربارهی خدایان یونان نگاشته شده در نظر بگیریم؛ به خیالام “شهوتانگیزی” پاسخ قویتری برای این نظریه است که اولین اشارهها به عطر، به سبب خاصیّت شهوت انگیزش بوده است. اما اسناد زیادی نیز وجود دارند که در هند، و مصر باستان، استفاده از عطر و عود (سوزندههای معطر) بیشتر به عنوان عنصری مذهبی و فرهنگی مورد استفاده یا احترام بوده است.
در کتاب مشهور Homeric Hymns، که در آن اشعار حماسی ۳۳گانه درباره زندگی و خصوصیّات خدایان یونان و افسانههای پیرامون آنها نگاشته شده، نکتهی شگفتانگیزی وجود دارد. دربارهی خدای عشق و شهوت و لذت در یونان، به نام افرودیت (Aphrodite). او یک الههی زن بود. رومیها نیز خدایی مشابه داشتند با نام ونوس. اگر بخواهم شعرهایی را که درباره او سروده شده به اندازه یک قاشق چایخوری مختصر و امروزی کنم قصهی میان او، شهوت و رایحه این میشود: افرودیت، زنی بسیار شهوانی؛ و دیوانهی سکس و معاشقه بود، آنقدر که پدرش زئوس، وقتی میبیند با هیچ مردی سیر نمیشود، او را اول عاشق آهنگری به نام هفائستوس میکند. هفائستوس مردی معمولی اما ثروتمند بود. چون تمام ابزار جنگی خدایان را میساخت. اما گویا خیلی گرم نبود. آنچنان که برای افرودیتِ پرشور و وحشی و سیرناشدنی، کافی نبود. از این رو افرودیت همچنان که همسر او بود، با دیگر خدایان و مردان زمینی سکسچت و معاشقه داشت و یواشکی هتل استقلال پارسیان سوئیت رزرو میکرد تا اینها بیایند پیشاش.
میگذرد و می گذرد تا گفته میشود افرودیت زیبا در مواجه با یک مرد که نمیتواند به سادگی به قلب او نفوذ کند دچار عطش خواستن و اضطراب نادیده گرفته شدن میشود. مردی که علیرغم اینکه افرودیت خواهان اغوا کردن و سکس و معاشقه با اوست، اما آن مرد پا نمیدهد. روایتی که در کتاب ویل دورانت خواندم میگوید این مجازاتی است که زئوس (پدر افرودیت) برای دخترش قرار میدهد. یعنی وقتی میبیند دختر زیبایاش به همسرش قانع نیست و خیانت میکند و همهی مردان و خدایان را تا لب آب میبرد و ترتیبشان را میدهد و اما بعد رهایشان میکند، دوباره او را عاشق مردی میکند که اینبار آن مرد زیبایی و خواستن او را نادیده بگیرد. پیامهایش را سه روز بعد seen کند و در جواب کلی نوشته و voice گذاشتن و دوستت دارم گفتنِ افرودیت، فقط بگوید “خیلی ممنون” و “شما لطف دارید”.

تصویر | افرودیت، که الههی زیبایی نیز بود، بارها سعی در نزدیک شدن به یکی از معشوقههایش، آنخیسس میکند. این مرد اما او را چندان جدی نمیگیرد. سرانجام افرودیت تصمیم میگیرد از راهی دیگر به قلب آنخیسس نفوذ کند تا طلسم پدرش زئوس را نیز بشکند. این نقاشی زیبا اثر William Blake Richmond میباشد.
اسم این مرد آنخیسس (Anchises) بود. در حالیکه دیگر خدایان برای دلبری و همخوابگی با افرودیت صف کشیده بودند و آیفون ۱۳ Pro-max میخریدند و حتی خدایان مرد نیز میگفتند ما با خم شدن و اورال کردن هم مشکلی نداریم، اما آنخیسس، که مردی زمینی و دور از سرزمین خدایان بود، نه تنها افرودیت را خیلی پذیرا نبود، که مدام تحقیر میکرد و به زیباییاش بیتوجهی مینمود. طبق روایت ویل دورانت از افسانهها، این، بزرگترین چالش عاطفی افرودیت در زندگیاش شد.
میگویند افرودیت، وقتی دید که با عشوهی زنانه و زیبایی و هدیههای گرانقیمت نمیتواند دل آنخیسس را بدست بیاورد، وقتی دید آنخیسس بیتوجه است به این همه مردان و خدایانی که در صف و خواهانِ داشتن این الههی زیبایی و لذت هستند، تنها یک راه حل به نظرش میرسد، اینکه او را دچار چنان شهوت و مستی و از خود بیخود شدنی کند، که بتواند با آنخیسس همآغوش شود.
در نتیجه افرودیت در معیّت بادیگاردها و تیم حفاظتاش، به شهر پافوس (Paphos) میرود تا در استخری رازآلود و معطر (Fragrant altar) که به استخر عطرهای شهوتانگیز جهان شهرت داشته آبتنی کند و به کمک رایحهی جادوگرانهای که تناش از آن آغشته خواهد شد، آنخیسس را دیوانه کند، تا این مرد با مست از عطر شدن، اینقدر تنگ نباشد و عنِ بچهمثبت بازی را در نیاورد. باری؛ دو شبانه روز، مثل خیارشور، زیباترین الههی گیتی در این حوض معطر، سر میکند به امید راف سکس با آنخیسس.
روز موعود میرسد. حال بدن افرودیت بوی دلانگیزترین عطر جهان را می دهد. موهایش را به یک روغن شیرین بهشتی معطر میکند و به سوی آنخیسس حرکت میکند. در مسیر هم به محافظانش میگوید اگرکسی پنجرههای ماشین را باز کند و بویام بپرد، میدهمتان الههی گرسنگی. افسانه طولانی است و اما اینگونه میشود که سه هفته بعد افرودیت از آنخیسس باردار میشود. البته این تنها مخزنی اُدکلنی افرودیت بود، و بعدتر با مردهای دیگر نیز به همان روش سنّتی همیشگیاش سکس و معاشقه کرد. اما داستان عاشقانهی افرودیت و آنخیسس از آنجا در ادبیات مذهبی یونان قدیم اهمیت مییابد که “عطر” در به سرانجام رسیدن یک وصال نقش مهمی دارد. در اصل این، تا جایی که اطلاع داریم، نخستین اشاره به تاثیر رایحه بر شهوت و لذت انسان است در ادبیات باستانی جهان. نخستین اشاره به اینکه یک زن، از عطر برای اغوای یک مرد بهره میبرد. اما آیا امروز، علم تایید میکند پرفیومها میتوانند سکسی باشند؟ علم تایید میکند که رایحههایی وجود دارند که میتوانند یک زن را، یا یک مرد را، آنقدر از خود بیخود کنند که او را در آغوش یار قرار دهند؟
هرچند من از کودکی شیفتهی دنیای عطرها، رایحهها و ادویهها بودم، اما آغاز عاشقانهام به دنیای عطرها با دیدن فیلم Perfume: The Story of a Murderer در سال ۲۰۰۶ شکل و قوام گرفت. از آن زمان تا اکنون که حدود ۱۵ سالی میگذرد؛ کشف “رایحهها” و بازی با آنها برایام یکی از لذتبخشترین لحظههای زندگیام بوده است. هنوز که هنوز است اگر فرصتی باشد تا در یک Perfumery Workshop حضور داشته باشم، حتما میروم تا از نزدیک با تهیه رایحهها آشنا شوم. اما برویم سراغ این فرضیه که آیا رایحههای شهوتانگیز واقعا وجود دارند؟

تصویر | نمونهای از یک Aryballos یا ظرف عطر که ۶۰۰ سال پیش از تولد حضرت مسیح، زنان روم از آن برای معطرکردن خود استفاده میکردند. عطرها در روم باستان، روغنی و بسیار غلیظ بودند. روغن در آنها ماده اصلی حمل کنندهی (Carrier medium) رایحه بود. بعدها الکل جای آن را گرفت چون تبخیر زودتر، پخش بو را سریعتر میکرد. البته عطر حرم مشهدی را استثنا میکنیم.
گفته میشود شهوتانگیزترین رایحههایی که در روم و یونان باستان در عطرهای گرانقیمت خانوادههای اشرافی محبوب بوده، از سه مادهی Civet، Muskو Ambergris در آن استفاده میشده است. اولی از مدفوع یک نوع گربهی خاص به همین نام، و دومی همان مُشک مشهور است که از داخل شکم گوزنهای نر (Glandular oils) استخراج میشده و نتیجهی ترشح یک غده بوده، سومی نیز عنبر است که در اصل خروجی بدن نهنگهاست. امروزه، هنوز که هنوز است پرفیومهایی که از این سه ماده نوع طبیعی آن را دارند، نه اینکه آزمایشگاهی شبیهسازی شده باشند، بسیار گرانقیمت هستند. به این سهگانهی رایحهها Pheromones هم گفته میشود. و اگر عطری از موادش اینها باشد اصطلاحا میگویند بویی Animal دارد.

تصویر | فیلم Perfume: The Story of a Murderer، هنوز از الهامبخشترین و عجیبترین فیلمهایی است که درباره دنیای عطرها ساخته شده است. قهرمان داستان در آن به دنبال یافتن مادهای است که بتواند انسانها را مست و از خود بیخود کند. او موفق میشود اما…
علم چه میگوید؟
کمی وارد دنیای علم شویم. آن بخش مهمی از مغز که رایحه (Scent) میتواند بر آن تاثیر بگذارد Limbic system نام دارد. قسمتی که در آن فرآیند به خاطر سپردن، انگیزشها، و بوجود آمدن احساسات شکل میگیرد. یک نظریهی علمی میگوید آن دسته از رایحهها میتواند زنان و مردان را برانگیخته (Aroused) و احساساتی کند، که با تحریک بخش لیمبیک مغز، خاطرات مثبت و احساسی ما را بیدار کند، و در عین حال سبب تغییر در گردش جریان خون در بدن شود.
اما اگر بخواهیم اینجا برانگیخته شدن را معادل عبارت Turn on شدن یا تحریک شدن جنسی فرض کنیم، باید دید چه موادی در پرفیومها سبب میشود بخشهایی خاص از مغز تحریک شوند تا بخشهای قضاوتگر ما ضعیفتر، و بخشهای احساسی و عاطفی ما روشن شوند. در اصل مود و حال جسمی و روانی ما را به موازات تغییر میدهند، اصطلاحا به این رایحهها میگویند Aphrodisiac Scents، یعنی رایحههای افرودیزیاک؛ رایحههای افزایش میل جنسی، رایحههای سکسی (Erotic)، اشاره به همان الههی معروف. میگویند ملکه کلئوپاترا، بزرگترین مجموعه از این عطرها را داشته، و دل ژولیوس سزار را با همان برده است. در نمایشنامهی طنز ایتالیایی dell’Arte، قهرمان داستان معتقد بود زنانی را که بینیهای بزرگ و عقابی دارند با عطر میشود به بستر برد. چون زنانِ با بینی بزرگ، مثل مردان با اونجای بزرگ، تحریکپذیری بالای جنسی دارند.
پیش از بررسیهای بالینی و آزمایشگاهی، روانکاوها (Psychoanalyst) رابطه رایحه و شهوت را تقریبا تایید کردهاند. فروید، موافق این نظریه است که پرفیومها میتوانند میل جنسی (Sexual desire) را تقویت یا طولانی کنند. یک روانکاو مشهوراتریشی آبراهام بریل (Abraham Brill) اعتقاد داشت یکی از مهمترین دلایلی که انسانها بعد از بوسه یا لبخوریِ زماندار وِلنکن (French kiss)، به سرعت به سمت سکس میروند درگیر شدن قوه بویایی و به سرعت روشن شدن موتور احساسی مغز است. اسماش را هم گذاشت بوسهی اسکیمو (The Eskimo kiss). اشاره به اینکه تنها راهی که میشود بوی واقعی یک اسکیمو را فهمید از پشت این همه لباس، تنها بوسیدن اوست.
با این وجود ما میدانیم این مسئله در حیوانات، حشرات و پرندگان نیز اثبات شده است. گوزنها و آهوها با عطر (مُشک) به سوی هم جذب و دوفدوف میکنند، نهنگها نیز، برخی پرندگان نیز همینطور. پروانهها نیز بویی دارند که تا مایلها میتواند پخش شود. عطر و رایحهیِ بدن در دنیای حیوانات احتمال همآمیزشی (Procreation) را بسیار بالا میبرد. از این رو این سئوال برای دانشمندان پیش آمد که اگر چنین مسئلهای در بدن و مغز حیوانات وجود دارد، آیا در بدن و مغز انسان که به مراتب پیچیدهتر و حساستر است نباید وجود داشته باشد؟
یک بار دانشمندان یک چیز عجیب کشف کردند، فهمیدند مواد (Ingredients) عرقی که انسان براثر فعالیت ورزشی میکند، با مواد عرقی که انسان در طول سکس و معاشقه از بدناش ترشح میشود متفاوت است! در اولی غدد اکرین( eccrine glands )باعث خیس شدن بدنمان میشود، در دومی اما Apocrine glands. در نتیجه عرق انسان در طول سکس شیرینتر، بیبوتر، و رایحهی خاص و تحریک کنندهتری دارد. از همه جالبتر، این نوع عرق دوم، وقتی خودارضایی می کنیم ترشح نمیشود. خصوصا که بعد از سکس، بوی عرق بر تن انسان نمیماند. این یعنی در بدن انسان نیز خبرهایی هست.
فارغ از روایات و افسانهها و حرفهایی که شبهعلم (Pseudoscience) میزند، گروههای پزشکی در رابطه با تاثیر بوها میخواستند آزمون کنند که آیا امکان دارد انسان با استشمام عطری خاص بدناش واکنش جنسی (Sexual response) نشان بدهد؟ یا پرفیومی هست که وقتی یک مرد یا زن در معرضاش قرار میگیرد اندام جنسیاش پرخون (Penile blood flow) و تحریک شود؟ همینطور سئوال مهمی وجود داشت، اینکه رایحه میتواند در فردی که هیچ قصدی برای نزدیک شدن ندارد، میل جنسی ایجاد کند؛ یا تنها میتواند فردی که تمایلات اولیه را در خود دارد Turn on کند؟ یعنی نقش کاتالیزور داشته باشد.
آزمایشهای متعددی شد. یکیاش خیلی جالب بود. آمدند به مردان عکسهایی را از زنان زیبا تا زشت نشان دادند و از آنها خواستند یک رتبهبندی از لحاظ زیبایی کنند. اکثریت و تقریبا با خطای کم، زیباترها را بیشتر و زشتترها را کمتر امتیاز دادند. بعد اینها را خواب مصنوعی کردند، روی صورتشان ماسک (نه ماسک سهلایه) گذاشتند، اینبار زمانی که زنان زشتتر نشان داده میشدند، از داخل ماسکها عطری خاص وارد بینی مردان میشد و زمانی که زنان زیبا نشان داده میشدند در بیبویی مطلق قرار میگرفتند. نتیجه شگفتآور بود. زنان نه چندان زیبایی که ابتدا امتیاز خیلی پایین آورده بودند، در خواب مصنوعی و تحت فضای معطر، مردان به آنها امتیازهایی نزدیک به زنان زیبا داده بودند! این نشان میداد تا چه اندازه رایحه، میتواند در تحلیل مغزی مردان از تعریف زیبایی موثر باشد. هرچند این آزمایش قطعا روی من جواب نمیداد. چشمک
دانشمندان عصبشناسی بعد از سالها بررسی الکتروفیزیولوژی روی بافت مغز و EEG گرفتن متوجه شدهاند که حس بویایی (Olfaction) میتواند خاطراتی را در ناخودآگاه انسان بیدار کند، که سالها آن را فراموش کرده است. مثل بوی ادویه، که میتواند ناگهان به یادمان قدم زدن در بازار سنّتی را همراه مادر در ما زنده کند. تصویری بدهد که از مغز بیرون آمده، اما پیش از این در ذهنمان بارگذاری نشده بود. دقیقا دو بخش آمیگدال (Amygdala) و هیپوکامپوس (Hippocampus) از زیر مجموعههای بافت میانی مغز درگیر این مسئله میشوند.ادعا میشود مغز میتواند تا ۱۰ هزار رایحه متفاوت را تفکیک کند. این بدین معنی است که هنوز زمان بسیار زیادی مانده تا صنعت عطرسازی به روزی برسد که نتواند بوی جدیدی تولید کند. اما عطر چطور با مغز و به دنبالش ما ارتباط میگیرد؟ قصهاش بینهایت جالب است.
ملکولهای عطر، وارد بینی که میشوند، اتوبوسهای راهیان نور منتظر آنهاست. اسم این اتوبوسها دریافتکنندههای پروتئینی بینی (Olfactory-receptor proteins) است. همه که سوار شدند، داخل اتوبوس این ملکولهای عطر توسط این پروتئینها Encode میشوند تا قابل ترجمه و فهمیدن برای مغز باشند. اتوبوسها حرکت میکنند. به مناطق مرزی میرسند، سپس یک دستگاه زیراکس میآورند، از این ترجمهها چند نسخه تهیه میکنند، داخل پاکت میگذارند، یک تمبر با تف بینی میچسبانند و تحویل کِه میدهند؟ یک آقایی به اسم حاجحباب بویایینژاد (Olfactory Bulb). او هم اینها را جمع میکند برای بخشهای متفاوت مغز مثل هیپوکامپ (Hippocampus)، تالاموس (Thalamus) و (Frontal cortex) میفرستد. همه اینها در کسری از میلی ثانیه انجام میشود، بطوریکه به محض اینکه رایحه به بینیمان رسید، مغز ما در حال واکنش نشان دادن است. البته اگر بینیمان سایز اسحاق جهانگیری باشد، کمی بیشتر طول میکشد.

تصویر | بخشهایی از مغز که با استشمام پرفیوم، شروع به دریافت و تحلیل رایحه میکنند. مهمترین قسمتهای آن، قشر جلوی مغز (بخش رنگی، عکس سمت چپ)، و همینطور بخشی از قشر مرکزی مغز (صورتی، عکس سمت راست) است. در نظر داشته باشیم نه تنها بوی عطر و عود و خوشبوکننده، همچنین بوی کشکبادمجان و سیگار و گوز و بوی بد خفهکنندهی اطراف اتوبان مسیر فرودگاه امام نیز در همین بخش از مغز تجزیه و تحلیل میشود.
و اما نکتهی مهم؛ علم هنوز نتوانسته ثابت کند که چگونه رایحهها سبب میشوند شهوت، تمایل به نزدیک شدن و بیفاصلگی در مردان و زنان در مغز انسان روشن شود. اما… اما با بررسی رایحهها توانسته مواد معطری را بیابد که آزمایش آن روی هزاران زن و مرد نتایج جالبی نشان داده است، که این رایحهها به اندازهی معنیداری (از لحاظ آماری) محرّک یا Trigger بودند برای اینکه احساسات عاطفی انسانها شعلهور شود، آنقدر که به خاطر بوی خوش پرفیوم یک نفر، یک زن زیباپسند، موقت چهرهی مرد را نادیده بگیرد. یا به خاطر یک عطر خاص زن، یک مرد در حفظ فاصلهاش با آن خانم حتی به یک سانتیمتر هم قانع نباشد، چون ژولیوس سزار دربرابر کلئوپاترا. (چشمک). پیش از اینکه سراغ آن رایحهها بروم، میماند نکته آخر.
دریافت احساسی مردها از عطرها و بوها تقریبا در تمام ۳۰ روز از زندگیشان یکسان است، اما زنان اینگونه نیستند. هورمونهایی که در بدن زنان ترشح میشوند خصوصا در دوره سیکل قاعدگی یا دوران PMS “گاهی” میتواند دریافت و تحلیل مغزی “بعضی” زنان را از عطرها و رایحهها کاملا تغییر دهد. بنابراین ممکن است عطری که پارتنر عاطفی شما بسیار میپسندد، در روزهایی خاص، نه تنها به جذابیت سابق نباشد، بلکه حتی حالبهم زن باشد. ما اوج این مسئله را، که مردها در جریان آن هستند، در زمان حاملگی خانمها میبینیم. وقتی حتی بوی اشتهاآور و خوشمزهی غذاها، حال آنها را بد و دگرگون میکند و ممکن است آشپزی برای برخی از آنها یک مسئله عذابآور باشد. پیشنهاد من این است در مواقعی که نزدیک به زمان پریود شدن یار عاطفیتان هست، از پرفیومها با احتیاط استفاده کنید، یا با آنها هماهنگ کنید.
رایحههای شهوتانگیز
در دنیا، رایحههای اغواکننده (Seductive) محدود به انگشتهای دست هستند و البته بر روی مردان در تمام دنیا لزوما اثر یکسانی ندارند و اینطور نیست که اگر یک اسکیمو با بوی لوبیا چیتی Turn on شود، یک ژاپنی نیز همینطور. دیگر اینکه رایحههای اغواکننده یا افرودیتی ممکن است روی همه کار نکند. یا اصلا ممکن است بوهایی که از نظر ما بدبو هستند، برای عدهای دقیقا محرک جنسی باشند. من میدانم اکثر دختران ایرانی، امریکایی (اگر در رابطه باشند) یا روس تمایل دارند موهای زیر بغلشان (Axillary hairs) و آن پارک جنگلیِ پایین را کوتاه کنند، اما دخترهای فرانسوی که حداقل اطرافم بودهاند به ندرت. چون میدانند پسرهای فرانسوی از موی زیر بغل دخترها معمولا خوششان میآید و بوی آن را سکسی و خواستنی میدانند. در یک شعری در ادبیات فرانسه خاطرم هست خوانده بودم که از موی زیر بغل زن، در مقام ایهام، به عنوان دسته گل زنان (Bouquet de femme) برای مرد عاشق نام برده شده بود! چه بگویم. لابد پایین آقا را هم ایفل در میان جنگل نامگذاری میکنند.
در هر حال قصدم این هست که روشن کنم چرا مغز همه انسانها ملکولهای عطرها را یکسان Decode نمیکند. اما تحقیقات نشان داده رایحههایی وجود دارند که روی حدود ۳۵% انسانها جواب مشابهِ قابل اتکا داده است و همینطور یک آزمایش بالینی دیگر روی داوطلبانی در شیکاگو با معنیداری بالایی نشان داده که با رایحههایی خاص که بعدتر اشاره خواهم کرد، جریان خون در اندام تناسلی (Penile Blood Flow) انسانها بین ۱۵ تا ۴۰% بالاتر میرود.
مسئلهی دیگر؛ اینکه به عقیدهی من، “یک دوست داشتن عمیق” میتواند معادله را به سادگی بهم بزند. وقتی ما کسی را بسیار دوست داریم، شاید هیچ پرفیومی، اغوا کنندهتر از بوی واقعی پوست و موهای کسی که دوستش داریم برایمان نباشد. شاید به همین خاطر است که ترکیبی از پوست واقعی تن، کمی بوی شامپو در موها و بوی تمیزیِ تن بعد از حمام، میتواند بسیاری از زنان و مردان را مشتاق به همخوابگی یا معاشقه کند، وقتی معشوقهشان به نزدیکشان میآید. هرچند نباید فراموش کرد، این پدیده نیز مرزی دارد. طبیعتا هر مردی زیر بغلاش بوی میگوی دوپیازه بدهد و تناش بوی گاو از مزرعه بازگشته، حداقل در فرهنگ بویایی ایران، نمیتواند برای هیچ محبوبهای جذاب و گیرا باشد. پس قانون اول، رایحهی تن محبوب، اغوا کنندهترین عطر جهان است.
رایحههای محرک رفتار جنسی (Stimulate sexual behavior) یا تقویتکننده (Booster) مشترک میان مردان و زنان چه ماده مشترکی دارند؟ قبلتر اشاره کردم که از آن با نام فِرمونها (Pheromones) نام برده میشود. برخی عطرسازان از عنوان رایحههای حیوانی (Animalic scents) نیز استفاده میکنند، یعنی عنبر، مُشک (Musk) و مدفوع یک نوع گربه. البته از مادهی Castoreum (در ادرار سگ آبی) هم استفاده میشود. بعضی حیوانات از مدفوع یا محتوای گوارشی خود برای علامتگذاری قلمرویشان (Mark territory) استفاده میکنند تا فرزندان یا جفتهایشان پیدایشان کنند، یا در فصل جفتگیری با ترشح یا انداختن آن، قصد در جذب حیوانات ماده را برای جفتگیری دارند. همه اینها بویی خوشایند برای انسانها ندارند. اما این سهگانه یا چهارگانه از قدیم برای انسانها نیز بویی خوش و البته قیلیقولی کننده داشته است. خیلی جالب است که یک بوی خاص از عرق مردان (Androstadienone)، و یک بوی خاص از پوست زنان (Androstenol) هست که گفته میشود برای زنان بسیار سکسی است. البته این نوع عرق، از بدن همهی مردان ترشح نمیشود.
در دنیای مدرن، و در پرفیومهای ارزان قیمت بوی فرمونها در آزمایشگاه شبیهسازی میشود تا قیمت عطر پایین بیاید و بتوان آن را در تعداد زیادی تولید کرد. اما عطرهای اصطلاحا Niche که معمولا از فرمونهای طبیعی و غیر آزمایشگاهی درونشان استفاده شده، بین ۳۰۰ تا ۸۰۰ دلار قیمت دارند. از کجا متوجه شویم عطری دارای فِرمون است؟ عطرهای گرانقیمت که بخشی از محتویاتشان را روی شیشه درج میکنند معمولا اگر از کلمههایی استفاده کنند که واژه ” Andro” ابتدایاش باشد، معنیاش این است در ساختاش از فرمون استفاده شده است. از آنجا که عنبر، پرفیوم را بسیار گرانقیمت میکند، اغلب برندها از مشک استفاده میکنند. البته به خاطر مسایل رعایت از حقوق حیوانات و بایکوت نشدن محصولات از طرف انجمنهای طرفدار حیوانات، حتی سازندگان عطرهای Niche ادعا میکنند که فرمونهایشان را از حیوانات نمیگیرند. اما فرمونها تنها رایحههایی هستند که اثبات شده با افزایش جریان خون در بدن انسان، و اطراف اندام تناسلی، میتوانند مهمترین و برندهی قویترین رایحههای روشن کردن احساسات و تمایل به معاشقه باشند.

تصویر | عنبر مادهای است که از بدن نهنگها دفع میشود. این ماده بیشتر در صنایع بهداشتی و دارویی استفاده میشود. یک کیلو عنبر (Ambergris) مرغوب میتواند قیمتی معادل ۸۰ هزاردلار (۲ میلیارد تومان) داشته باشد. صید یا یافتن عنبر نهنگها، یکی از روشهای معاش صیادان است. در هند، از پودر عنبر برای تقویت قوای جنسی مردان نیز استفاده میشود.
اما آیا در رایحههای شهوانی (Aphrodisiac) تنها از فرمونها استفاده میشود؟ قطعا خیر. یک طبقه پایینتر و ضعیفتر، رایحههایی هستند که میتوانند تغییر دهندهی Mood و احساسات ناگهانی انسان باشند، یعنی ادویهها، گلها، گیاهها، میوهها و … میخواهم اصل جنس را به شما معرفی کنم، باشد که خمس و زکات شیطونیهایم در عصر باستان باشد. به جز رایحههای حیوانی، ۷ رایحهی خاص هستند که علم می گوید در Turn on کردن مردان “میتواند” موثر باشد. یعنی خانمها بهتر است از پرفیومهایی طراحی شده با چنین موادی استفاده کنند. عطر وانیل، عطر گریپفروت، عطر چوب (Sandalwood)، عطر پرتقال، عطر Pumpkin، عطر اسطوخودوس و رایحهی دونات (Doughnuts). پس تا اینجا یک نکته مهم وجود دارد. عطرهایی که لایه قوی آنها (Top Note)، گلی باشد، شاید برای مردان خوشبو باشند، اما شهوانی نیستند. پس برندارید در اتاقخواب برای رومانتیک شدن، یک شمع معطر با بوی گل بنفشه بگذارید و آفتابه بگیرید به فضای رومنس.

تصویر | یک مطالعه علمی نشان میدهد بوی دوناتهای دارچینی (Doughnuts cinnamon)، یکی از تحریک آمیزترین رایحه ها (Aphrodisiac scents) برای مردان محسوب میشود. ترکیبی از یک بوی شیرین شکر و اندکی تند دارچین. دوناتها محبوبترین شیرینی در میان مردم ایالات متحده هستند (معادل گز در اصفهان). پرفیومهایی که این ترکیب رایحه درآنها فرمولاسیون شده، میتوانند جاذب احساسات مردان باشند.
همینطور علم میگوید ۱۱ رایحه در شعلهور کردن احساسات و توجه زنان بسیار موثرند. یعنی استشمام آنها توسط زنان و Decode شدنشان در مغز آنها سبب Biochemical response و ایجاد یک قیلیویلیهایی در بدن خانمها میشود. عطر دارچین، عطر وانیل، عطر Vetiver، عطر لیمو، عطر گل یاسمین (Jasmine)، عطر زنجبیل (Ginger)، عطر Black Licorice، عطر زنبق (Lily of the Valley)، عطر نعنای هندی (Patchouli) و در نهایت عطر شکلات. از این ۱۱ رایحه دستمان میآید که زنان بوهای خیلی Dark و سنگین را برای معاشقه و سکس دوست ندارند. همینطور بویهای Powdery آنها را تحریک احساسی نمیکند هرچند از بوهای مورد علاقهشان است، پس یک آقا نیاز نیست مثل بوگیر یخچال، دوتا دونات داخل شورتاش بگذارد تا موتورخانهاش بو بگیرد. چون این عطر محرک برای زنان نیست.
اما نکته بسیار مهم، اینکه تصور ما از این عطرها، نباید آن چیزی باشد که در حالت طبیعی از این رایحهها استشمام میکنیم. در اصل طراحان رایحه و استودیوهای عطرسازی، اندازهای خاص، ترکیبی خاص، و نسخهای خاص از این رایحهها را استفاده میکنند. Profile عطرهایشان، بسیار پیچیدهتر و رمزآلودتر از آن چیزی است که مردم فکر میکنند. پس قصه به این سادگی نیست که همینطور که آهنگ نامجو در حال پخش شدن است ما وانیل و دارچین و زنجبیل را داخل هاون در آشپزخانه بکوبیم و آب معدنی دماوند اضافه کنیم و یک پرتقال هم روی آنها بچلانیم و هم بزنیم، به تنمان بمالیم، بعد منتظر باشیم محبوبهیمان تا از درب وارد شد مثل بادکنکی که بادش آزاد میشود، از خود بیخود شود و به در و دیوار خودش را بزند و برای ما جامه بِدرد. خیر. اگر این بود، هرکسی طراح عطر میشد، و این صنعت ۳ میلیارد دلاری پرفیوم در جهان بوجود نمیآمد.
عطرها، مواد پنهان بسیار و رازهای ساختِ سر به مهری دارند که در کنار این روایح Top Note میتوانند جذبه و گیرایی خاص شهوانی ایجاد کنند که برای آموختن و استفاده از آنها نزد اساتید، باید دههها در استودیویهای عطرسازی کار کرد. فقط یک لحظه فکر کنید که اگر به شما بگویند ۸۰% ترکیب یک کوکاکولا، آب، شکر، کافئین، عطر وانیل، عطر برگ Coca و گاز است، چند نفر از ما قادر به تولید کوکاکولا در خانه هستیم؟ در این ۱۰۰ سال، هیچکس قادر به تولید آن در خانهاش نبوده است.
در نهایت اینکه چه خوشمان بیاید یا که نه، پرفیومهای Aphrodisiac نقش مهمی در روشن کردن آتش معاشقه (Foreplay) یا طولانی کردناش دارند. اما به شکل شفاف و قدرتمند هیچ تحقیقات علمی هنوز نشان نداده رایحهها (Notes) یا مواد معطری با تاثیر ۱۰۰% برای از خود بیخود کردن همهی انسانها برای رفتن به سوی سکس وجود دارند. همچنین، از نظر شخصی خودم، ترکیبهای رایحهای هستند که در تحقیقات اشارهای بدانها نشده، اما دیدهام از نظر اطرافیانام بسیار سکسی و محرک اند. مثل ترکیب بوی تنباکو (بوی توتون) و رایحهی تند ویسکی، یا ترکیب رایحهی آلبالو و عسل.
پس اینجا نکتهای نهفته است. بوی سکسی از نظر انسانهای خاورمیانهای، با انسانهای اروپایی میتواند کاملا متفاوت باشد. یکی از گرانترین عطرهای سکسی (Aphrodisiac) در مارکت امریکا، دقیقا بوی قرمه سبزی (به خاطر داشتن شنبلیله و گشنیز در مواد عطر) میدهد. در حالیکه ما از بوی قرمه گرفتن برای یک قرار عاشقانه فرار میکنیم. اکثر این تحقیقات علمی دربارهی تاثیر رایحهها در اروپا و امریکا انجام شده است. مثلا از نظرم بوهای چرک (Dirty note) و عودی در میان مردم عرب بسیار تحریکآمیز تلقی میشود (رایحهی اکثر پرفیومهای برند Amouage)، اما از نظر یک دانمارکی ممکن است رایحههای پرفیومهای برند آمواژ، تند، اذیتکننده و عطسهآور باشد. یک بوی عجیبی هست که در امریکای جنوبی، در بخشی از اروپا و برای بعضی روسها یک رایحه محرک برای مردان محسوب میشود، این رایحه به Indole مشهور است، واضحترین تصویری که از آن میتوانم نشان دهم، ترکیبی از بوی خیلی ضعیف شدهی مدفوع انسان، گل یاسمن، و شکوفه پرتقال (Orange blossom) است. پرفیومهای Indolic ، پرفیومهای با پایهی مدفوع فراوان و جیش ارزان نیستند اما یکی از خوشقیمتترینهایشانGucci Bloom است که بسیار طرفدار دارد. پرفیومهای Indolic هرچند برای یک ایرانی، ممکن است عطری حالبهم زن باشد اما یک فرانسوی آوانگارد احتمالا عشق میکند، دل به آن میبازد و برایاش یک رایحهی ترکیبی با اثر مست کننده (Intoxicating effect) محسوب میشود.
من در ادامه اما، مبنای معرفیام را برای ۶ پرفیوم Aphrodisiac مردانه، فرهنگ و روحیات ایرانیها قرار میدهم. طبیعتا پیشنهادهایم برای یک امریکایی یا عرب حوزهی خلیج فارس متفاوت خواهد بود. و در نهایت میخواهم روی این نکته طلایی تاکید کنم که محرک و سکسی بودن هر پرفیوم را، هرکس، با بینی خودش باید تشخیص دهد. میزان، رای دماغ شماست. اما؛ با تجربهای که در این سالها از دنیای عطرها داشتهام؛ شاید این ۶ پیشنهادم، به قوه بویایی شما، یا پارتنرتان، از سکسیترین رایحههایی باشد که تا کنون تجربه کردهاید. امیدوارم این رایحههای شگفتانگیز، به تنتان بیاید.
همهی نقطهنظرهای درج شدهی شما توسط پرنس جان مورد مطالعه قرار میگیرد.
منابع برای مطالعه بیشتر:
East Indian Sandalwood and alpha-santalol odor increase physiological and self-rated arousal in humans
A Putative Human Pheromone, Androstadienone, Increases Cooperation between Men
Can you smell the perfect partner?
Influence of Fragrances on Human Psychophysiological Activity
Inside the Invisible but Influential World of Scent Branding