درباره پدیدهی “حجاب اجباری” مینویسم. درباره ۴۰ و اندی سال اجبار زن ایرانی به پوشاندنموهایش برای به خطر نیفتادن اصول یک حکومت مذهبی، به خطر نیفتادن بنیاد خانوادهها، و به خطر نیفتادن شریعت. گویی اقتدار شریعت به تارِ مویی بند است و خانوادهها به گیسویی رها از هم میپاشند و…
اسرائیل
این روزها احتمال تجزیهی ایران، بحثی داغ است. این پرسش یا هشدار دائماً در شبکههای مجازی مطرح میشود که اگر این خیزش انقلابی ، پس از براندازی، جای رسیدن به یک حکومت پایدار با دمکراسی مطلوب، سبب تجزیه و جنگ شود و ایران را به ویرانی بکشاند چه باید کرد؟…
بدون تعصب که نگاه کنیم، هر سه دینِ یهودیت، مسیحیت و اسلام از مردسالارانهترین ادیان جهاناند. با این وجود میشود گفت از میان این سه، یهودیت، به شدت مردسالارانهتر و سختگیرتر است. اما آنچه بزرگترین پرسش را فارغ از این خصوصیت در ذهن ما ایجاد میکند این است که چرا…
در قسمت قبل تا اینجا پیش رفتیم که پس از به پیامبری رسیدن حضرت موسی (ع)، سالهای سال بعد قوم همیشه بهانهگیر و سیریناپذیرِ بنیاسرائیل که خود را فرای داشتن رهبری دینی، نیازمند داشتن جلال و شکوه میدید تصمیم گرفتند تا برای خود پادشاهانی در قالب جانشین پیامبران انتخاب کنند.…
Artwok by Fiveonthe ساده که بگویم، این روزها حالم عالی است و بد است. مانند جزر و مد دریا. ۱۰ صبح عالیام و ۲ عصر که میشود ناگهان بدم. بی آنکه چیزی سبباش باشد. همین دومینو، تا پایان شب. شاید ما پسرها مثل دخترخانمها پریودهای فیزیولوژیکی که بر روح…
پیش از آغاز ادامه تاریخ خودمانی یهودیان لازم هست که دوباره اشاره کنم این نه یک مرور تاریخی پرجزئیات و لحظه به لحظه از زندگی قومبنیاسرائیل و یهودیان، که برداشتی داستانواره از سرفصلهای جذابِ تاریخِ این قوم است. همچنین، متن همراه با طنز بوده و به قصد فهم راحت پیچیدگیهای…
شناختی که در ایران نسبت به یهودیان وجود دارد، بیشتر، همان مقدار اطلاعاتی است که در کتب درسی یا از طریق سخنرانیهایی محدود به جوانان داده شده است. این که در روشِ قطرهچکانی اطلاعات دادن درباره یهودیان در مدرسه و دانشگاههای ایران تصمیمآگاهانهای در میان بوده یا ناشی از ضعف…
داخل زندگی همه ما، یک نقطهای هست. شاید ایستگاه. جایی که فکر میکنیم دیگر همه چیز را باختهایم. از آن به بعد خشمی در تو آرام آرام ریشه میگیرد که دیگر خشمی نسبت به انسانها نیست، یا به وقایع، خشم نسبت به زندگی خودت است. خطرناکترین خشمی که میشناسم. خشم…
یک خاطره از کودکی اولین وحشت بزرگ در زندگی من و البته برادرم مربوط به ۷ یا ۶ سالگیمان بود. زمانی که در یک سفرِ کوتاه اما پرحادثه از شیکاگو به کویت و بعد با کمک یک تاجر میوه با لنج به ایران آمدیم تا پدر را ببینیم. پدر ماهها…