چندی پیش، در یک جستار با عنوان “مهاجرت به امریکا، فرار بازندگان” (مطالعه کنید) دربارهی مهاجرانی نوشته شد که هرچند میتوانستند در ایران افرادی موفق و مطرح در زمینهی تخصصی خود باشند، اما در نهایت مهاجرت را انتخاب کردند. بهاجبار یا به آزمودن. مهاجرت از ایران، از کشوری که…
فرهنگ امریکایی
پردهی اول | قصهی همیشگی من فکر میکنم ایران در سه دورهی تاریخیِ مهم، سونامی مهاجرت داشت. دورهی نزدیک به انقلاب ۱۳۵۷ که البته علت بیشتر مهاجرتها سیاسی و اعتقادی بود. هرچند بسیاری از متخصصها و تجّار و مغزهای متفکر اندیشهای در همانسالها از ایران خارج شدند. دورهی دوم، دوران…
پردهی اول | در دام یک دیوانه، یک عاشق نمیدانم قصهی هولناک کشته شدن یک زوج برنامهنویس ایرانی توسط یک Stalker که خبرش سراسر امریکا را درنوردید در ایران هم بازتاب داشت یا نه. تا حدی در توئیتر فارسی بدان پرداخته شد. اما نه عمیق. البته ماجرا زوایای مبهم بسیاری…
سکانس یکم | فصلها و درسها من در طول این چهار دهه زندگیام اینطور فهمیدهام (شاید اشتباه باشد) که اغلب انسانها “بیشتر” به دو دلیل مهم وارد یک رابطهی عاطفی میشوند. این دو دلیل، مثل دو جعبه است. داخلشان محتویاتی است حتی مشترک. اما چرا ما وارد یک رابطه…
دنیا روز به روز بیشتر از سمت زندگیِ جمعی به سوی زندگیِ فردی حرکت میکند. این موجِ آرام آرام محو شدنِ Collectivism Culture و جایگزین شدن آن با Individualism Cultur از ابتدا درغرب شروع شد. وقتی رسانهها، دانشگاهها و روشنفکران بعد از جنگ جهانی دوم و فارغ شدن از مسایل…
داخل زندگی من، یک زمانی تهی شد از امیدهای دور و بزرگ. سیاستِ در جریان سببش شد. ایران که بودم. فکر میکنم دقیقاش از آن جا شروع شد که آقای احمدینژاد برای مرتبهی دوم برسرکار آمد.مردی پرشور، باهوش، خستگیناپذیر و وفادار به یاران و پراراده، اما در مقابل به غایت…
امروز سهشنبه، برابر با ۸ سپتامبر ۲۰۲۰ است. در کلاس معماری صحبت از این بود که چرا بعد از این همه دورههای سخت گیرانه تحصیل معماری و استودیوهای طاقتفرسایی که یک دانشجوی معماری بعد از ۵ سال میگذراند، بیشتر از ۲۵% فارغالتحصیلان معماری در امریکا جذب بازار کار و در…
برداشت اول – دقت، خودِ جذابیت است! میدانیم افراد دقیق “Punctual people” اصولا سختگیریشان مختص به زمان نیست. گاهی روی کلماتی که مردم به کار میبرند حساساند. گاهی روی جزئیات آداب و معاشرت یا هدفگذاری در زندگیشان همینطور. قصدم اینجا اما بیشتر از بکار بردن واژه افراد دقیق، کسی است…
پرده اول – مرور گذشته سهگانه “یک حکایت محترمانه” با مرور خاطراتم از شیوه و الگوی روابط عاطفی در ایران شروع شد. یعنی بین سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۵ سال بعد که در آن فاصله به ایران مهاجرت کرده بودم. برخلاف تجربهای که در کودکی در امریکا داشتم و روابط دوجنس…
در نوشته پیشین اشاره کردم که میخواهم به Dark Side پدیده مهاجرت بپردازم با این فرض که بسیاری پیرامون خوبیهای این پدیده شاید داستانها نوشتهاند و شاید شعرها گفتهاند. چشمک. مهم است درباره هر پدیدهای هر دو روی ماجرا را از قبل دید. قصدم تعمیم دادن تحلیلام به همه نیست…