پرده اول – یک جنبش و هزار آزمون بعد از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی، همهی آنچه در این ۵ ماه جنبش رخ داد به جرات روان مرا به مرز ویرانی کشاند. و یک چیزی اتفاق افتاد که فکر میکنم با شرایط آرام امروز برای خیلیها یک اتفاق بزرگ اما…
نظام
پردهاول – تلهی کنجکاوی اسطوره و بهترین موسیقیدانِ گیتی، مردی به اسم Orpheus بود. جهان به نوای قطعات و نواختههایش عاشق میشد، سوگوار میگشت یا که پایکوبی میکرد. تنها انسانی که خدایان او را دعوت به نواختن در جمعشان میکردند. تحسیناش میکردند. اما Orpheus کمی بعد از ازدواج، معشوقه و…
هیسیِد (Hesiod) شاعر باستانی یونان، در یکی از کتابهایش “Works and Days” قصیدهای افسانهای دارد در نکوهش شَرِ حاصل از کنجکاوی. قصهی عبرتآموزی از اینکه چگونه میل به کنجکاوی در انسانها، میتواند به جای “آگاهی”، ما را به سوی “عذاب و روانرنجوری” همیشگی پرت کند. اینکه چگونه کنجکاوی و تجسس،…
گزارش اخیر روی یکی از بولتنهای اخیر سازمان CIA، نشان میدهد در “حال حاضر” خطر خیزش انقلابی ۱۴۰۱ برای رژیم ایران پایین آمده و دیگر یک تهدید برای بقای رژیم محسوب نمیشود؛ هرچند همچنان میتواند هزینههای اعتباری (جهانی) و مالی زیادی به حکومت ایران تحمیل کند. شاید خطوط داخل…
این روزها احتمال تجزیهی ایران، بحثی داغ است. این پرسش یا هشدار دائماً در شبکههای مجازی مطرح میشود که اگر این خیزش انقلابی ، پس از براندازی، جای رسیدن به یک حکومت پایدار با دمکراسی مطلوب، سبب تجزیه و جنگ شود و ایران را به ویرانی بکشاند چه باید کرد؟…
ایران در آستانهی شعلهور شدن یک خیزش انقلابی است. در ابتدای یکی از تاریخیترین و نادرترین جنبشهای اجتماعی و ضدحکومتی ایرانِ پس از حکومت پهلوی، که برای نخستینبار، ایرانیان خارج از ایران (بدنه مهاجرین و اپوزوسیون) را به عجیبترین شکل ممکن، به احساسات ایرانیان معترض داخل پیوند زده است. برای…
قسمت دوم | هیس! پزشکها فریاد نمیزنند… اوایل سال ۱۳۵۰ شمسی بود. پول زیاد نفت و ایدهی مدرنیزاسیون ایران آنهم با سرعت نور، میرفت که از ایران یک کشور قدرتمند و نمونه در خاورمیانه بسازد. رویایی که شاه پهلوی داشت. اما همه چیز را با پول و سرمایهگذاری نمیشد…
قسمت اول | پشت پرده رک و پوست کنده که بگویم، این متن، برای پشیمان کردن شما از پزشک شدن است. یک تلاش از روی بدجنسی، چون گربه نَره در قصههای پینوکیو، برای مجاب کردنتان نسبت به این واقعیت که دیگر پزشکی در ایران، آن رشتهی رویایی که زمانی بود،…
داخل زندگی من، یک زمانی تهی شد از امیدهای دور و بزرگ. سیاستِ در جریان سببش شد. ایران که بودم. فکر میکنم دقیقاش از آن جا شروع شد که آقای احمدینژاد برای مرتبهی دوم برسرکار آمد.مردی پرشور، باهوش، خستگیناپذیر و وفادار به یاران و پراراده، اما در مقابل به غایت…
داخل زندگی همه ما، یک نقطهای هست. شاید ایستگاه. جایی که فکر میکنیم دیگر همه چیز را باختهایم. از آن به بعد خشمی در تو آرام آرام ریشه میگیرد که دیگر خشمی نسبت به انسانها نیست، یا به وقایع، خشم نسبت به زندگی خودت است. خطرناکترین خشمی که میشناسم. خشم…